Freitag, 27. November 2009

تصوير قيام در جهان 27.11.2009 برابر ب6آذر1388



سفر پاسدار احمدي نژاد به ونزوئلا با تظاهرات اعتراضي وابرازنفرت دانشجويان ونزوئلا از گماشته ولي فقيه ارتجاع روبه روشد.


فيلم تظاهرات دانشجويان ونزویلایی در اعتراض به سفر احمدی نژاد

حضور گماشته ولي فقيه ارتجاع در آمريكاي لاتين محكوميتهاي گسترده سياسي را ازسوي اپوزيسيون ونزوئلا و شماري از وزيران كشورهاي آمريكاي لاتين درپي داشت.

تلويزيون بي. بي. سي طي گزارشي گفت: احزاب اپوزيسيون ونزوئلا مخالفت خود را با حضور احمدينژاد ابراز كرده‌اند.

خبرگزاري آكي(ايتاليا) طي گزارشي از سفر پاسدار احمدينژاد به كشورهاي آمريكاي لاتين، نوشت: وزيران ميگويند, ايران براي منطقه يك ”خطر” است. اين خبرگزاري افزود: بر اساس گفته يك وزير كليدي از اين منطقه, اقدام رژيم ايران جهت تقويت روابط خود با ونزئلا يك تهديد براي ثبات آمريكايي مركزي است.

اين خبرگزاري نوشت: در حاليكه احمدينژاد سفر رسمي به ونزئلا , برزيل و بوليوي را به انتها ميرساند, كارلوس لوپز كونترراس, وزير خارجه هندروس، گفت: تا آنجا كه به موضوعات صلح بين المللي, توسعه تكنولوژي, تسليحات اتمي و ارتقاء اعمال تروريستي در جهان برميگردد, ما رژيم ايران را همواره بعنوان يك حكومت خطرناك در نظر ميگيريم…

ازسوي ديگر، مراسم ورود احمدي نژاد به ونزوئلا به علت پخش سرود ديكتاتوري پيشين ايران براي احمدي نژاد، با يك فضيحت ديپلوماتيك روبرو شد. احمدي نژاد كه با سرود شاهنشاهي حركت مي كرد كاري نكرد و تلويزيون رژيم نيز عينا همين فضيحت را پخش كرد فضيحتهايي كه حاكي ازشدت نياز ديكتاتوري منفور آخوندي به اين قبيل سفرها وبرنامه هاي رسمي است.

نواختن سرود شاهنشاهی در استقبال از احمدی نژاد وپخش آن از تلویزیون رژیم

منبع: خبرگزاري آكي(ايتاليا)



رادیو فرانسه

آمریکا : اتهامات علیه کیان تاجبخش بی اساس است و او باید آزاد شود


کاخ سفید واشنگتن ضمن ابراز تأسف از اتهامات جدید طرح شده علیه کیان تاجبخش، جامعه شناس ایرانی-آمریکایی، بار دیگر خواستار آزادی وی شد.

کاخ سفید آمریکا با انتشار بیانیه ای نگرانی بسیار این کشور را از اخبار مربوط به اتهامات جدید علیه کیان تاجبخش اعلام کرده که از جمله دستگیرشدگان رویدادهای پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران است و ماه گذشته از سوی دادگاه انقلاب تهران به پانزده سال زندان محکوم شد.

نشریه آمریکایی نیویورک تایمز به نقل از خانوادۀ کیان تاجبخش نوشته است که این جامعه شناس ایرانی-آمریکایی دوشنبه گذشته مجدداً متهم به جاسوسی شد، با این تفاوت که اینبار او را به جاسوسی به نفع بنیاد جورج سوروس متهم کرده اند.

سخنگوی رئیس جمهوری آمریکا گفته است که اتهامات آقای تاجبخش بی اساس است و نخستین محکومیت او جنجال برانگیز بوده است.

کاخ سفید در ادامه بیانیه خود افزوده است که حکومت ایران نمی تواند با نقض حقوق اساسی و زندانی کردن افراد بی گناه احترام جامعۀ جهانی را به دست آورد.

دولت آمریکا خواستار آزادی آقای تاجبخش شده و از حکومت تهران خواسته است که حقوق ساکنان این سرزمین را محترم شمارد.


فزایش دستگیری ها در محافل دانشجوئی

در ایران فضای دانشگاه های این کشور ، بویژه در شهرهای بزرگ با گذشت پنج ماه از انتخابات ریاست جمهوری و سه ماه از گشایش همچنان تنش آلود است.

بسیاری از فعالین دانشجوئی ماه هاست که دربازداشت به سر می برند و شمار دستگیری ها در محافل فعال دانشجوئی در هفته های اخیر افزایش چشمگیری یافته است.

به گزارش خبرنامه "امیرکبیر" تحصن اعتراضی واحد پلی تکنیک "ماهشهر" وارد چهارمین روز خود شده است. و در تهران به دنبال انتشار خبرهائی درمورد احتمال "تصویه" دانشگاه ها از اساتید ، دانشجویان دانشگاه ها با انتشار اعلامیه ها و بیانیه ها به مقامات مسئول هشدار داده اند که در صورت اخراج اساتید ، دست به اعتصاب و تحصن خواهند زد.

در سامانه خبری "موج سبز آزادی" دانشجویان می نویسند : بر اساس اخبار موثق دریافتی ، کمیته های ویژه ای با همکاری وزارت علوم و مسئولان دولت "کودتا" در همه دانشگاه ها برای بازنشسته کردن اجباری و اخراج اساتید تشکیل شده است. در همین رابطه شنیده شده که به زودی موج جدید اخراج و بازنشستگی احباری اساتید آغازمی شود.

فعالین دانشجوئی هشدار داده اند که با شروع اخراج ها و بازنشستگی ها موج اعتصابات و تحصن های دانشجوئی دانشگاه های سراسر کشور را فرا خواهد گرفت.

دویجه وله رادیو صدای آلمان

سه نهاد حقوق بشری بررسی بی‌طرفانه مرگ پزشک کهریزک را می‌خواهند


سازمان عفو بین‌الملل به همراه سازمان پزشکان برای حقوق بشر و کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران در بیانیه مشترکی خواهان بررسی شفاف و بی‌طرفانه مرگ دکتر رامین پوراندرجانی، پزشک کهریزک شدند.
سه سازمان مستقل و غیردولتی فعال در زمینه حقوق بشر با انتشار نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی ایران و رئیس قوه قضائیه‌ی جمهوری اسلامی درخواست کردند تا در مورد علت مرگ رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک تحقیقات مستقل و بی‌طرفانه صورت گیرد.
دروری دایک مسئول بخش ایران سازمان عفو بین‌الملل درمورد این بیانیه به دویچه وله می‌گوید: «ما به صورت مشترک با "کمپین بین‌المللی حقوق بشر" و "سازمان پزشکان برای حقوق بشر" یک بیانیه صادر کردیم و در آن خواهان بررسی و تحقیقات شفاف و بی طرفانه و مستقل شدیم. در همین مورد پیشنهاد کردیم که "پزشکان برای حقوق بشر" که یک سازمان غیر دولتی در ایالات متحده است این تحقیقات را انجام دهند برای اینکه آنها صلاحیت این کار را دارند».
آقای دایک در این مورد که آیا پاسخی به پیشنهاد آنها از سوی مقامات ایران داده شده یا نه می‌گوید: «ما سالهاست که به عنوان سازمان عفو بین‌الملل جوابی از دولت ایران دریافت نکرده‌ایم. البته بعضی وقتها در مورد پرونده‌های مشخص، نمایندگان قوه قضائیه ایران به اعضای سازمان عفو بین‌الملل جواب می‌دهند ولی دفتر مرکزی و پژوهشی ما در لندن تا کنون جوابی از مقامات ایران در هیچ زمینه‌ای دریافت نکرده است».
در بخشی از این بیانیه مشترک آمده است: «دکتر پوراندرجانی را قبل از مرگش تهدید کرده بودند تا مانع او شوند که خشونت‌هایی را که در کهریزک شاهد بوده آشکار کند. همچنین گزارش شده که او را وادار کرده بودند تا گواهی کند که یکی از بازداشتی‌های کهریزک در اثر مننژیت فوت کرده است».

همبستگی ملی

کمیته سرکوب اشرف به دستور ملایان ایران، ورود دارو و پزشک را ممنوع می کند




مسئولیت این جنایت جنگی به عهده دولت عراق است و آمران آن قابل تعقیب هستند
به دستور کمیته سرکوب ساکنان اشرف در نخستوزیری عراق، از این پس ورود هرگونه پزشک و دارو به داخل اشرف ممنوع است. این محدودیت ضد انسانی و جنایتکارانه که جان و سلامتی شمار زیادی از ساکنان اشرف را بهخطر میاندازد، بعد از ظهر روز گذشته چهارم آذر ماه، توسط نماینده اداره بهداری استان دیالی به ساکنان اشرف اطلاع داده شد. تا کنون داروهای خریداری شده توسط ساکنان اشرف با نظارت نماینده همین اداره میتوانست وارد شود.

ممنوعیت ورود دارو و پزشکان متخصص عراقی در حالی صورت میگیرد، که شمار زیادی از مجروحان حمله جنایتکارانه مرداد ماه گذشته و همچنین بیماران صعبالعلاج اشرف از کمبود داروهای ویژه و رسیدگی پزشکان متخصص رنج میبرند.
کمیته سرکوب ساکنان اشرف که تحت نفوذ مستقیم فاشیسم دینی حاکم بر ایران قرار دارد، از ابتدای انتقال حفاظت اشرف به نیروهای عراقی، محدودیتهای پزشکی علیه ساکنان اشرف را آغاز و روز به روز آن را تشدید کرده و روز گذشته آن را به یک محرومیت تمامعیار پزشکی تبدیل کرده است. چیزی که تنها از ماهیت پلید و ضدبشری رژیم آخوندی نشأت میگیرد و چنین جنایتی حتی در شرایط جنگی و در سرزمینهای تحت اشغال هم به ندرت اتفاق میافتد.
از ماهها قبل، نیروهای عراقی از ورود پزشکان متخصصی که از سالیان پیش برای مداوای بیماران به اشرف میآمدند، ممانعت کردند و کمیته سرکوب اشرف اعلام کرد تنها پزشکانی مجازند به اشرف بروند که از اداره بهداری دیالی فرستاده شده باشند. در این مدت حتی برای پزشکانی که توسط اداره بهداری دیالی به اشرف فرستاده شدند نیز محدودیتهای زیادی به وجود میآوردند و طی یک ماه از ورود ۵ اکیپ از پزشکان جلوگیری کرده بودند.
یکی دیگر از اقدمات ضدانسانی کمیته مزبور در این مدت جلوگیری از فرستادن نمونههای آزمایشگاهی بیماران و مجروحان به بغداد و همچنین ممانعت از ورود هرگونه تجهیزات پزشکی به اشرف بوده است.
تدابیر و اقدامات سرکوبگرانه علیه ساکنان اشرف به ویژه پس از سفر پاسدار علی لاریجانی به بغداد، در ماه گذشته، ابعاد جدیدی به خود گرفته است. وی روز ۱۳ آبان در کنفرانس مطبوعاتی خواستار استرداد ساکنان اشرف به تهران شد، چیزی که متعاقباً توسط پاسدار کاظمی قمی، سفیر رژیم آخوندی در بغداد چند بار دیگر تکرار شد.
مقاومت ایران با تأکید بر اینکه محروم کردن از خدمات پزشکی از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی است، مسئولیت هرگونه آسیبی که به سلامتی ساکنان اشرف از بابت این محاصره کثیف و ضد انسانی وارد شود را بهطور مستقیم به عهده دولت عراق میداند. مسئولان و مجریان این محاصره ظالمانه در محاکم بینالمللی قابل تعقیب هستند.
مقاومت ایران، بار دیگر سفیر آمریکا و نیروهای این کشور در عراق، دبیرکل، شورای امنیت و کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد، نماینده ویژه دبیرکل در عراق، یونامی و عموم مراجع مدافع حقوق بشر را به محکومیت این محاصره جنایتکارانه و اقدام فوری برای لغو آن فرا میخواند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۵آذر ۱۳۸۸ (۲۶ نوامبر ۲۰۰۹)

صدای آمریکا

رهبران ايران بازگشت به بنيادگرائی شديد را تدارک می بينند


دولت ۶هزار مرکز بسيج در مدارس ابتدائی دائر ميکند
نيويورک تايمز در سرمقاله ای زير عنوان "ايران مردمانش را عذاب ميدهد" می نويسد محمود احمدی نژاد، که گزينش او به مقام رياست جمهوری با تقلب همراه بود، واضح است که برای سرکوبی مخالفت مشروع، و حفظ قدرت نامشروع خود، از هيچگونه اقدامی فروگذار نمی کند. فعلا بيشترين وحشت، افزايشی شديد در ميزان اعدام های پس از انتخابات رياست جمهوری در ماه ژوئن (خرداد) است.

نيويورک تايمزمی نويسد بنا به گزارشهای تايمز بسياری از احکام اعدام در مورد کسانی اجرا شده است که بجای طرح اتهامات سياسی عليه آنان، به جرائم جنائی متهم شده بودند. گروههای حقوق بشری و کارشناسان سياسی ايران معتقدند بالا رفتن ارقام اعدام به معنای ارعاب و ترساندن هرکسی است که ممکن است از دولت انتقاد کند، و يا با آن به مخالفتی علنی برخيزد.

نيويورک تايمزمی نويسد آيت الله علی خامنه ای حامی اصلی آقای احمدی نژاد، و قلدرهايشان در شبه نظاميان بسيج و نظاميان پاسدارانقلاب نيزبه کمپين بازآموزی عقيدتی مبادرت کرده اند که هدف آن تحميل دوباره بنياد گرائی سخت و شديد سالهای اوليه انقلاب اسلامی است.

نيويورک تايمز می نويسد دولت در کار ايجاد شش هزار مرکز شبه نظامی بسيج در مدارس ابتدائی است. شرکتی مرتبط با پاسداران انقلاب انحصار ارتباطات راه دور را تحت کنترل خود در آورده، که به اين دو مجری عقيدتی برای نظارت و محدود ساختن خدمات تلفنی ثابت و همراه، و اينترنت، قدرتی بيشتر ميدهد. تازه اگراين قدرت کافی نباشد، يک آژانس جديد دولتی نيز برای زيرنظرگذاشتن اينترنت بوجود آمده است.

نيويورک تايمز می نويسد واشنگتن حمله به تمامی رده های اپوزيسيون اصلاح طلب و طرفدار آزادی بيان را تقبيح و محکوم کرده است. اين اقدام به گونه ای محسوس با لحنی حساب شده انجام گرفته است تا به آقای احمدی نژاد بهانه ديگری داده نشود که ادعا کند مخالفانش عوامل غرب، و بخصوص عوامل آمريکا هستند. هرچند که او به هرحال، و به گونه ای قابل انتظار، چنين ادعائی را عنوان کرده است.

نيويورک تايمزمی نويسد ماهيت سرکوبی های اخير نشانه ديگری از استيصال دولت است. اما اين به ايرانيان مشمول ترور و ارعاب تسلی و دلداری نميدهد. واشنگتن در گسترش دادن به تلاش های هم اکنون قابل توجه خود در ارائه اطلاعات دقيق و سانسور نشده بيشتر از طريق تلويزيون ماهواره ای، برنامه های راديوئی و سايت های اينترنتی درست عمل کرده است.

رادیو فردا

کروبی: این وحشیگری در زمان شاه هم نبود

مهدی کروبی، یکی از دو نامزد اصلاح‌طلب انتخابات ریاست جمهوری، در مصاحبه با شبکه دو تلویزیون هلند خشونت‌های انتخابات را در مقایسه با برخورد نیروهای امنیتی دوره محمدرضا پهلوی پدیده‌ای تازه توصیف کرد که در دوره زندگی سیاسی خود با آن روبه رو نشده است.
تلویزیون هلند صحبت‌های مهدی کروبی در این مصاحبه را با فیلم‌های روزهای انتخابات، اعتراض‌های مردمی و برخورد خشونت‌بار نیروهای امنیتی با مردم تلفیق کرده است؛ تازه‌ترین تصاویر این مصاحبه مربوط به ضرب‌وشتم دختران در روز ۱۳ آبان‌ماه به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی است.

مهدی کروبی در این مصاحبه می‌گوید: «دست‌مان خیلی بسته است؛ روزنامه ما تعطیل است؛ حزب‌مان تعطیل است و در خانه نشسته‌ایم.»

دبیرکل حزب اعتماد ملی در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال دستگیری خود را می‌دهد، می‌گوید: «هیچ موضوعی را آدم نمی‌تواند بگوید که امکان ندارد.»
مهدی کروبی یکی از «اشکالات جدی» محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم، را «دشمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تراشی‌های» وی برمی‌شمارد که باعث «بسیج کشورها» علیه خودش می‌شود.
مهدی کروبی در ادامه این مصاحبه گفت: «احساس کردم مردم با یک امیدی برای تغییر آمدند و به نظر من هم تغییر لازم است.»

دبیرکل حزب اعتماد ملی درباره سرکوب مردم در روزهای پس از انتخابات می‌گوید: «اولا من فکر نمی‌کردم این طور برخورد شود. بعد هم فکر نمی‌کردم برخورد به این گستردگی و به این وحشیگری و به این خشونت بشود. خیلی ناراحت شدم، برخی شب‌ها بدون مبالغه خوابم نمی‌برد.»
پس از این سخنان مهدی کروبی، تلویزیون هلند فیلمی از روز ۱۳ آبان را نشان می‌دهد که در آن یک مامور نیروی انتظامی به صورت دختری با باتوم ضربه می‌زند و وی نقش بر زمین می‌شود؛ در صحنه بعد، یک پلیس ضدشورش با باتوم به پاهای دختری می‌کوبد.

تلویزیون هلند به صحبت‌های مهدی کروبی بازمی‌گردد: «می‌دیدم ماموران به شدت خانم‌ها را می‌زنند، اصلا برای من تازگی داشت؛ فکر می‌کردم این چه داستانی است. ما خیلی تظاهرات در زمان شاه دیده بودیم؛ خیلی خشونت‌ها دیده بودیم؛ مبارزه کرده بودیم، اما با این سادگی و روانی و بی‌باکی این طور کودک را بزنند، خانم‌ها را بزنند، [ندیده بودیم].»

مهدی کروبی با اشاره به تجربیات خود در دوران محمدرضا شاه پهلوی می‌گوید که در آن زمان نیروهای امنیتی به اصطلاح می‌خواستند مردم فرار کنند و هدف‌شان متفرق کردن مردم بود.


القبس: مقامهاى عراقى از ورود دارو به اشرف جلوگيرى كردند


روزنامه كويتى القبس نوشت: ساكنان قرارگاه اشرف واقع در استان ديالى عراق گفتند كه مقامهاى عراقى، روز چهارشنبه از ورود يك خودرو حامل داروهاى ضرورى براى ساكنان كمپ، به ويژه براى مجروحان حمله ژوئن گذشته و بيماران صعب العلاج، جلوگيرى نمودند.
سازمان مجاهدين خلق، طى اطلاعيهيى گفت: حتى جراحان و پزشكان نيز براى ورود به اشرف، با سختيهاى شديد مواجه هستند، و ”لازم است كه طرفهاى ذيربط بينالمللى براى پايان دادن به اين محاصره دخالت كنند و ساكنان كمپ را از وضعيت غيرانسانى كه در آنبهسر مىبرند نجات دهند“.

ايرانيان آزاده، به حمايت از اشرف و قيام سراسرى دست به تظاهرات زدند


ايرانيان آزاده در شهرهاى مختلف جهان، در اعتراض به توطئههاى رژيم ددمنش آخوندى عليه مجاهدان اشرف و در حمايت از قيام سراسرى، دست به تظاهرات زدند.
هموطنان و حاميان مقاومت جامعه بينالمللى را به تضمين حفاظت اشرف و ممانعت از توطئههاى رژيم ضدبشرى آخوندها، به ويژه هرگونه جابهجايى اجبارى در داخل عراق فراخواندند و برحمايت از خيزش جوانان ودانشجويان ايران در16اذر و ايستادگى خود براى دفاع از مجاهدان اشرف تأكيد كردند.
به سلسله از تظاهرات در شهرهاى پاريس، برلين، هامبورگ، كلن، رم، استكهلم، يوتوبورى، بروس، اسلو، آرهوس، اتاوا و تورنتو برگزار گرديد.

Donnerstag, 26. November 2009

تصوير قيام در جهان 26.11.2009 برابر با5آذر1388




عكس اعدام مجيد كاووسىفر و برادر زاده وى، عكس دهه شد

خبرگزارى رويتر، عكس اعدام مجيد كاووسىفر و برادر زاده وى حسين كاووسىفر با جرثقال را بهعنوان عكس دهه انتخاب كرد. اين عكس از دو جوان ايرانى كه در 11مرداد سال 86 حلق آويز شدند، توسط عكاس رويتر برداشته شده بود، رويتر در توضيح اين عكس نوشت: رژيم ايران روز پنجشنبه هنگام تجمع صدها نفر از مردم، مجيد و حسين را بعلت كشتن يك قاضى كه تعدادى از مخالفان را زندانى كرده بود بهدار آويخت. يادآورى مىكنيم كه مجيد كاووسى فر، همراه با برادر زادهاش، در مرداد سال ۱۳۸۴ ، حسن مقدس، معاون جنايتكار دادستان تهران و سرپرست دادسرای ارشاد را در حالی که با اتوموبيل خود از دادسرا خارج میشد، به هلاكت رساند. مجيد در صحنه اعدام لبخند بر لب داشت و شجاعانه به سوى مرگ شتافت

حمايتهاى بىدريغ ايرانيان از برنامه هميارى با سيماى آزادى

روزنامه اليوم السابع مصر، طى گزارشى از برنامه هميارى سيماى آزادى و حمايتهاى بىدريغ هموطنانمان نوشت: كانال تلويزيونى ايرانى براى تامين هزينههاى اين تلويزيون، به منظور ادامه پخش برنامههايش راهى جز جمعآورى كمكهاى مالى پيدا نكرد زيرا بدليل اينكه تريبون اپوزيسيون و مخصوصا مجاهدين خلق محسوب مىشود، در مدت اخير با محاصره حكومت ايران براى جلوگيرى از پخش مواجه بوده است.
اين كانال تلويزيونى اين برنامه را بهطور زنده 14ساعت مستمر پخش كرد، و در نهايت 800هزار دلار از داخل و خارج ايران براى تامين هزينههايش جمعآورى شد.
بعد از اينكه رژيم ايران اين كانال را وسيله تبليغاتى منعكس كننده ديدگاه اپوزيسيون شناخت، در شرايط اقتصادى سختىبهسر مىبرد

رادیو فرانسه

هشدارخامنه ای به "دشمنان" ایران

خامنه ای اولویت اصلی کشور را "مقابله با جنگ نرم دشمن " خواند. به گفتۀ وی دشمن درجنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی وارتباطی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها میان آحاد مردم تردید و بد بینی و اختلاف ایجاد می کند". به گفتۀ وی (دشمنان) دردوران انتخابات نیز"عناصر مغرض، خائن و دست آموز خود را برای کارهای اخلال گرانه وارد صحنه کردند اما به دلیل بصیرت مردم به نتیجه نرسیدند".
آب نمای یک پارک بزرگ

نه سرما و نه سرو صدای تلویزیون بزرگی که بالای آب نمای اصلی پارک کار گذاشت شده هم نتوانست از تجمع مادران قربانیان حوادث اخیر پس از انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری جلوگیری کند. ساعت پنج بعد از ظهر بود و مادران کم کم با لباس های مشکی در پارک جمع می شدند سربازان اما مصمم بودند تا از ایجاد هر گونه تجمعی جلوگیری کنند . مادران آرام و بی صدا دور آب نمای بزرگ پارک لاله که در وسط پارک قرار دارد شروع به حرکت کردند. در حالی که هر لحظه به تعدادشان اضافه می گردید، همچنان ساکت و آرام به دور آب نمای اصلی پارک که در کنار آن آلاچیق هایی برای استراحت تعبیه شده بود در حرکت بودند. عمو پورنگ در تلویزیون بزرگ بالای آب نما که دست کمی از یک سینما نداشت سعی داشت با همکاری بچه های دستیارش امیر مهدی و متین و به کمک نمایش و ضرب المثل و شیرین کاری به بچه بگوید که دروغ کار زشتی است و دروغگو دشمن خداست. سربازان مدام جمعیت را پراکنده می کردند و اجازه ی تجمع را نمی دادند، چند تایی از مادران با سربازان که اغلب جوان بوده و معلوم بود که دوره ی نظام وظیفه ی خود را می گذراندند وارد بحث شدند. اما سربازان مدام تکرار می کردند که آنها مامور هستند و معذور، برخی از مادران نیز با سربازان همدردی کرده و سعی می کردند از حوزه ی ماموریت آن ها خارج شوند تا دردسری برای آنها پیش نیاید، از همین روی مادران کم کم به سمت در غربی پارک کشانده شدند. در آن جا در دسته های چند تایی به راه پیمایی سکوت پرداختند.

خانم میم می گوید از صبح ساعت نه به داخل متروی تهران می روم و در خطوط شلوغ وارد واگن ها می شوم عکس فرزندم را از کیفم بیرون می آورم و درباره ی او با مردم صحبت می کنم از این طریق اطلاع رسانی می کنم او می گوید تاکنون حتی یک نفر هم پیدا نشده که بخواهد با من برخورد تندی داشته باشد مردم همه همدلانه به حرف های من گوش می دهند زنان گاه حتی با شنیدن سن و سال فرزندم و اینکه با خون جگر خوردن های من و پدرش تازه به دانشگاه راه یافته بود می گریند. او می گوید من از این طریق یاد فرزندم را زنده نگه می دارم.

خانم الف نیز عکس کوچکی از فرزندش را از کیف مشکی خود درآورده و می گوید هر شنبه به اینجا می آیم و هر موقع که مناسب باشد آن را از کیفم خارج می کنم و در بالای سرم نگه می دارم نمی توانم آرام بگیرم ما هم فرزندانمان را از دست داده ایم و هم تحت فشار هستیم اما من از خون فرزندم نمی گذرم تا قاتلش را نیابم آرام نمی گیرم.

خانم دال می گوید اوایل می توانستیم به یاد کشته هایمان شمعی بیافروزیم اما مدتی است که فشارها افزایش یافته و ما ترجیح می دهیم در سکوت حضور خود را اعلام نمائیم. او می گوید شب های جمعه به یاد فرزندم یک شمع در جلوی در منزلم روشن می کنم که بعد از گذشت چند ساعت تبدیل به ده ها شمع می شود مردم و همسایه ها هر کدام شمعی به یاد فرزندم در مقابل در منزل ما قرار می دهند او می گوید تنها همین همدردی ها است که باعث تسلای دل مادران می شود.

خانم سین می گوید چهار ماه است از فرزندم بی خبرهستم او در جریان تظاهرات هجدهم تیر ماه و سالگرد حمله به کوی دانشگاه دستگیر شده در طول این مدت تمامی مراکز و نهادهای قضایی و امنیتی و یا هر جایی را که او احتمال می داده که از پسرش خبری داشته باشند زیر پا گذاشته او می گوید هنوز نا امید نیستم هر روز به امید یافتن نشانه ای از فرزندم از خانه بیرون می آیم.

مادران هم چنان در اطراف پارک مشغول به راه پیمایی هستند سربازها هم مشغول تذکر پس از چند دوری کم کم از تعداد جمعیت کاسته می شود ساعت از هفت بعداز ظهر گذشته است چند تایی سرباز در مقابل در جنوبی و غربی پارک به گفتگو با یکدیگر مشغول اند و چند تایی هم مشغول تماشای اخبار ورزشی از تلویزیون بالای آب نمای اصلی پارک لاله هستند. مادران پراکنده شده اند با هم قرار هفته ی آینده را گذاشتند. سربازان می دانند وضعیت تیم های منچستر و چلسی در جدول لیگ مسابقات چگونه است.

سیما حامد از تهران

بی بی سی فارسی

تظاهرات 'نیروهای بسیج' در برابر اقامتگاه مهدی کروبی در قم

نیروهای بسیج در برابر محل اقامت مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی، در شهر قم دست به تظاهرات زدند.

روز پنجشنبه، 26 نوامبر (5 آذر)، وبسایت تغییر، متعلق به حزب اعتماد ملی که خبرها و دیدگاه های مهدی کروبی، دبیرکل حزب را هم منعکس می کند، گزارش کرد که شب قبل، جمعی از افراد بسیج در برابر اقامتگاه آقای کروبی در شهر قم اجتماع کردند و به دادن شعار پرداختند.

براساس این گزارش، تجمع نفرات بسیج پس مراجعه مهدی کروبی از ملاقات با خانواده آیت الله قاضی و سپس دیدار با آیت الله محفوظی، یکی دیگر از روحانیون مقیم قم و گفتگو در باره حوادث بعد از انتخابات و وضعیت اقتصادی کشور، روی داد.

سایت تغییر می افزاید که اگرچه در جریان بازگشت آقای کروبی به محل اقامت خود، ماموران انتظامی و امنیتی شهر قم با محافظان او همکاری کردند و حادثه ای روی نداد، اما در ساعت یک بامداد، بیش از شصت موتور سوار "تحت لوای نیروهای بسیجی" در برابر در ورودی این محل تجمع کردند.

این افراد برای چند ساعت در این محل حضور داشند و به دادن شعارهایی مانند "مرگ بر منافق" و "مرگ بر ضد ولایت فقیه" پرداختند.
سایت تغییر می نویسد که حضور این افراد و شعارهای آنان باعث "ترس و وحشت مردم عادی و همسایگان شد."

دویچه وله صدای آلمان

ایران تحقیق مستقل درباره مرگ مشکوک پزشک کهریزک را فراهم کند


عفو بین‌الملل، پزشکان برای حقوق بشر و کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران از مقامات ایرانی خواستند که امکان تحقیق مستقل را در مورد مرگ دکتر پوراندرجانی فراهم کنند. جسد دکتر رامین پوراندرجانی روز ۱۹ آبان (۱۰ نوامبر ۲۰۰۹) در استراحتگاه بهداری دفتر مرکزی نیروهای انتظامی در تهران کشف شد. مقام‌های رسمی ایران روایت‌های مختلف و متناقض از علت مرگ این پزشک جوان ارائه کرده‌اند. دکتر رامین پوراندرجانی شاهد برخی از حوادثی بوده که در کهریزک بوقوع پیوسته است.
سايت هرانا: تشديد فشار جسمى و روحى بر زندانى سياسى محسن دگمهچى


براساس گزارش رسيده از زندان اوين؛ زندانى سياسى محسن دكمهچى از بازاريان شناخته شده تهران بعد از سه ماه از زمان دستگيريش همچنان در سلول انفرادى بند209 مورد شكنجههاى شديد جسمى و روحى قرار دارد.
محسن دکمهچى قبل از بازداشت همسرش يکبار در حضور سربازجوى وزارت بدنام اطلاعات با نام مستعار علوى تماس تلفنى کنترل شده و کوتاه با خانوادهاش داشت در حين تماس سر بازجو علوى گوشى را از آقاى دکمهچى گرفت و خانم مريم النگى همسر دكمهچى را تهديد به بازداشت کرد که چند روز بعد تهديداش را عملى نمود و وى بازداشت شد و به سلولهاى انفرادى بند 209 منتقل شد.
بازجوى وزارت بدنام اطلاعات براى تحت فشار قرار دادن آقاى دکمهچى اقدام به دستگيرى همسر وى نموده است. وى از ناراحتى شديد گردن و کمر رنج مىبرد. خانواده محسن دکمهچى هر روز به بيدادگاه انقلاب رژيم مراجعه مىکنند اما تاكنون به هيچ نتيجهيى نرسيدند و حتى موفق به يك ملاقات هم نگرديدند.


سايت ايلاف: شعارهاى «مرگ بر خامنهاى»، بر روى اسكناسهاى ايران


مركز اطلاع رسانى ايلاف عربستان سعودى، طى مقالهيى با عنوان ”انقلاب اسكناسهاى نقد در ايران“ نوشت: بين اين تظاهرات و تظاهرات بعدى تظاهر كنندگان ايرانى دست بسته نخواهد نشست. جوانان ايرانى با شيوه موثرى، از طريق شعار نويسى بر روى اسكناسها توفان انقلاب را به رژيم ايران يادآور مىشوند.
آنان، پولهايى را كه شعارها و عكسهاى دشمنى با مقامهاى را بر خود دارند، در همه جا پخش مىكنند. من خودم بعضى از آنها را بهدست آوردم. بانك مركزى رژيم ايران مىخواست از رد و بدل شدن آنها جلوگيرى ولى به اين واقعيت تسليم شد كه بازار از اين اسكناسها پر شده است.
صداى آمريكا: در شهر سالنى ايتاليا، خيابانى به نام دانشجويان دلير دانشگاه تهران گذاشته مىشود

شوراى شهر سالنى كه اولين پايتخت ايتالياى متحد مىباشد، در حمايت از نقش جوانان و دانشجويان ايران تصميم گرفت خيابانى در اين شهر را به نام دانشجويان تهران نامگذارى كند.
اين اقدام هفته آينده در ميدان مركزى شهر سالنى در جزيره سيسيل، طى مراسمى برگزار خواهد شد و نام يكى از خيابانهاى مشرف به اين ميدان را به نام، خيابان دانشجويان تهران نامگذارى خواهند كرد.

Mittwoch, 25. November 2009

تصویر قیام در جهان25اکتبر4آذر1388




شيلا جكسون لي، عضو كميته خارجي كنگره آمريكا، طي سخناني در كنگره، نقض حقوق بشر درايران، سركوب اقليتها و نقض حقوق مجاهدان اشرف را به شدت محكوم كرد و ازدستيار وزير خارجه آمريكا خواستارتوضيح شد:


رئيس : با تشكر. خانم جكسون لي
شيلا: آقاي رئيس، جلسه استماع مناسبي است . همچنان كه ما به ارزيابي وضعيت هم دمكراسي و هم سياسي و هم مذهبي در خاورميانه ادامه مي دهيم. منطقه اي كه معتقدم دلايلي براي اميدواري وجود دارد. اما ما نميتوانيم سوالات سخت را در نظر نگيريم و منتظرهستم تا نكات دستيار وزير خارجه ، آقاي كازنر را در اين مورد بشنوم.

فقط مي خواستم نكات مورد نگرانيم را يكبار ديگر بطور عام و بطور خاص در مورد ايران گوشزد نمايم

در طول سال 2009 رژيم ايران بطور سيستماتيك حقوق شهروندانش را نقض كرده است . رژيم ايران به وضوح عدم پيبندي خود به آزاديهاي سياسي را در جريان انتخابات ژوئن 2009 به نمايش گذاشت و همانطور كه در 19 ژوئن گفتم ما بايستي رژيم ايران را بخاطر برگزاري يك انتخابات غير منصفانه و غير آزادانه محكوم نماييم و ايجاد شرايطي ررا تشويق نماييم كهبشهروندان

بتوانند در يك روند دمكراتيك انتخابات شركت نمايند.

همه اين به احترام آزاديهاي فردي كمك خواهد كرد و ما شاهد سركوب ، دستگيريهاي خودسرانه، محاكمات نمايشي مخالفان صلح طلب پس از انتخابات بوديم كه خاطراتي تاسف بار هستند. همين الان امريكائيان در ايران در حبس هستند كه مجددا يادآور عدم احترام به حقوق انساني است.

موضوع مذاهب نيز خود سوال برانگيز است. به رغم اينكه قانون اساسي رژيم ايران آزادي مذهب را براي ايرانيان غير شيعه از جمله زرتشتيان و مسيحيان و يهوديان تضمين مي نمايد، گزارش سالانه وزارت خارجه در مورد آزاديهاي مذهبي بين المللي، يادآور سركوب اين گروههاي مذهبي مي باشد و وضعيت براي اقليت هاي مذهبي در ايران پيوسته بدتر مي شود و شايد بهتر است بگويم چنين آزاديهايي اصلا وجود خارجي ندارند. درمورد ايران، موضوعات امنيت ملي و ثبات منطقه از اولويت برخوردار هستند اما نقض حقوق شهروندان توسط رژيم ايران به همان ميزان غير قابل قبول است.

در حوزه انتخاباتي من ايرانياني هستند، خانواده هايي كه از هم پاشيده شده اند و مجاز به بازگشت نزد ديگر اعضاي خانواده هايشان نيستند زيرا مسائلي در ايران وجود دارد كه چنين اجازه اي را نمي دهد. و وقتي ما روابطمان را با ايران مورد بررسي قرار مي دهيم مي بايستي حقوق بشر، از جمله آزاديهاي سياسي و آزادي مذهبي اولويت ويژه اي داشته باشند.

در مورد عراق ، من به همان ميزان در مورد آزاديهاي سياسي و مذهبي در آنجا نگرانم. زيرا به ميزاني كه عراق به اين امور مي پردازد، انعكاسش در كشور ما اين خواهد بود كه ما تا چه اندازه توانسته ايم اين امر را محقق كنيم .

براي مثال گروههايي هستند كه وجود ندارد يا بايستي گفت وجود دارند ولي حفاظتي در عراق ندارند. امسال سه ماه پس از آنكه دولت امريكا حفاظت كمپ اشرف را به عراق محول كرد نيروهايي عراقي حقوق بشر ساكنان آن مجاهدين خلق را نقض كردند.

3400 تن از ايرانيان مخالف سياسي تبعيدي ، اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران، و از جمله 1000 زن در كمپ اشرف ساكن هستند. زنداني كردن چيزي است كه ما مخالف آن هستيم ولي سركوب و خشونت چيزي است كه ما نمي توانيم آن را تحمل كنيم. سازمان مجاهدين خلق مخالف رژيم فعلي ايران است و بدليل اعتقادات سياسي شان در تبعيد هستند و در كمپ اشرف زندگي مي كنند تعدادي از زناني كه در اين كمپ محصور هستند از تهديدات فيزيكي و تجاوز توسط نيروهاي امنيتي عراق خبر داده اند.

من مي خواهم پيشنهاد كنم كه با آغاز بررسي اين موضوعات ، احترام به تمام مذاهب در نظر گرفته شود.


روزنامه اليوم السابع در گزارشي از محكوميت رژيم آخوندي در قطعنامه كميته سوم مجمع عمومي ملل متحد
نوشت: رئيسجمهور برگزيده مقاومت ايران, ضمن استقبال از تصويب اين قطعنامه, آن را مبين اجماع جامعه جهاني عليه فاشيسم ديني حاكم بر ايران توصيف كرد و گفت: اين قطعنامه هر چند تنها بخشي از جنايتهاي ملايان را در بر ميگيرد اما تأييدي بر اين حقيقت است كه نقض حقوق بشر پس از آغاز قيام سراسري مردم ايران در خرداد امسال ابعاد بسيار وحشتناكتري به خود گرفته است.

روزنامة الوقت, چاپ بحرين نيز با عنوان «محكوميت بينالمللي نقض حقوق بشر در ايران و استقبال اپوزيسيون» نوشت: اپوزيسيون ايران از صدور پنجاه و ششمين قطعنامه محكوميت نقض حقوق بشر در ايران توسط ملل متحد استقبال كرد و جامعه بينالمللي را به ايزولهكردن رژيم ايران فراخواند.

اپوزيسيون ايران با صدور بيانيهيي اعلام كرد: «پس از صدور اين قطعنامه و در شرايطي كه ميليونها ايراني عليه ديكتاتوري ديني به پاخاستهاند, هرگونه رابطه و معامله با اين رژيم به طور مضاعف نامشروع است و ادامه و گسترش رابطه با آن ميبايد به بهبود كامل وضع حقوق بشر مشروط شود. اين رژيم شايستگي زندگي در خانواده ملتها را ندارد و بايد از آن طرد شود.




سایت دویچه وله: «سازمان شفافیت بین‌المللی» گزارش سالانه‌ی خود را منتشر ساخت. این گزارش کشورهای جهان را بر پایه‌ی فساد در بخش‌های دولتی رده‌‌بندی می‌کند. ایران در میان ۱۸۰ کشور جهان، در رده‌ ۱۶۸ قرار دارد.

سازمان شفافیت بین‌المللی (Transparency International) گزارش خود را برپایه‌ی ارزیابی از فساد دولتی تنظیم می‌کند. سنجیدارهای این فساد، اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پست‌های دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقام‌های دولتی، عدم مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدر و غیره است.

در گزارش تازه‌ی سازمان شفافیت بین‌المللی، نام ۱۸۰ کشور جهان به چشم می‌خورد. رتبه‌ی نخست را در این نمایه، کشور نیوزیلند به دست آورده است که در پیکار علیه فساد در دستگاه‌های دولتی، بیشترین امتیاز را از آن خود کرده است.

پس از کشور نیوزیلند، به ترتیب دانمارک، سنگاپور، سوئد و سوئیس قرار دارند که در مبارزه با فساد از خود کارایی خوبی نشان داده‌اند. در رده‌ی ششم تا دهم این نمایه، نام کشورهای فنلاند، هلند، استرالیا، کانادا و ایسلند به چشم می‌خورد. آلمان در رده‌ی چهاردهم، بریتانیا در رده‌ی هفدهم و ایالات متحده‌ی آمریکا در رده‌ی نوزدهم قرار دارند.

ایران در رده‌های پایین جدول


طبق نمایه‌ی سازمان شفافیت بین‌المللی، سومالی فاسدترین کشور جهان است و در قعر جدول جای دارد. جمهوری اسلامی ایران با کسب فقط ۸/ ۱ امتیاز مکان ۱۶۸ ‌جدول را به خود اختصاص داده و با فاسدترین کشورهای جهان فاصله‌ی اندکی دارد. تازه ایران همین جایگاه را نیز با کشورهایی چون بروندی، گینه، هائیتی و ترکمنستان شریک است. بر این پایه می‌توان گفت که تنها هفت کشور در جهان از دیدگاه فساد در دستگاه‌های دولتی، در وضع وخیم‌تری نسبت به جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.

رادیو فرانسه

وزیر اطلاعات و "معادلات جدید امنیتی"

حيدر مصلحي، وزیر اطلاعات، در همايشی به اسم "پليس، امنيت و چشم انداز 1404، نگاه خود را به مسائل امنیتی تشرح کرد. از نظر او محیط امنیتی در ایران تغییر کرده و نیروهای انتظامی باید خود را با این تحولات وفق دهند.

محکومیت سنگین زید آبادی بدلیل انتقاد از رهبری

این محکومیت اعجاب انگیز برای این بوده است که چرا به "مقام معظم رهبری" بطور ساده مقام رهبری خطاب کرده است! و یا مثلاً یک دیگر از "جرم" های او "تبانی برای اغتشاش از طریق طرح کاندیداتوری عبدالله نوری" بوده است.

انتشار خبر محکومیت احمد زید آبادی فعال سیاسی و روزنامه نگار صاحب نام، با حیرت همگانی روبرو شده است. شش سال محکومیت زندان، پنج سال تبعید در گناباد و محرومیت دائمی از فعالیت های سیاسی و اجتماعی، تنها به جرم اظهار نظر در باره مسائل کشور و یا نامه نوشتن به رهبری جمهوری اسلامی باور کردنی بنظر نمی رسد، ولی حقیقت دارد.

رادیو فردا
اوج‌گیری برخوردها با فعالان دانشجویی در آستانه ١۶ آذر

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران روز سه‌شنبه در بیانیه‌ای از بازداشت چندین دانشجو در ایران توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در تلاش برای ممانعت از اعتراضات بیشتر در روز ۱۶ آذرماه، روز دانشجو، خبر داد.

هادی قائمی، سخنگوی این سازمان مدافع حقوق بشر، گفت: «برای خاموش کردن جنبش دانشجویی به سرکوب تمام‌عیار دانشجویان ایران روی آورده‌اند که نه فقط زیر پا گذاشتن حقوق آنهاست، بلکه به روند تحصیل و زندگی خانواده‌های آنها هم لطمه می‌زند.»

با نزدیک شدن به سالروز ١۶ آذر، روز دانشجو، که یادبود آن هر ساله در دانشگاه‌های ایران با مراسم ویژه برگزار می‌شود، مقامات جمهوری اسلامی بارها مردم و دانشجویان را از اقدامات اعتراضی برحذر داشته‌اند.

به دنبال انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث پس از آن، به دلیل آن که دولت اجازه برگزاری هیچ گونه تجمع اعتراضی را به مردم نمی‌دهد، معترضان و حامیان جنبش سبز عملاً مناسبت‌هایی چون روز قدس و روز دانش‌آموز را مصادره و به فرصتی برای خود تبدیل کرده‌اند تا اعتراض خود را به وضع موجود در ایران ابراز دارند.

در آخرین نمونه، ١۳ آبان سال جاری که سال‌روز تسخیر سفارت آمریکا در تهران و روز دانش آموز است، علی‌رغم تهدیدهای مقامات نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از تجمعات اعتراضی، معترضان حضور پررنگی در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها داشتند.
در حالی که دستگیری فعالان دانشجویی در روزهای منتهی به ١۳ آبان آغاز شد، در هفته‌های اخیر و با نزدیک شدن به روز ١۶ آذر، برخوردها، احضارها و بازداشت فعالان دانشجویی به اوج خود رسیده است، به طوری که پایگاه اینترنتی «خبرنامه امیرکبیر» با انتشار گزارشی تعداد دانشجویان بازداشت شده در یک ماه اخیر را ۶٠ نفر اعلام کرده است.

این در حالی است که منابع مختلف هنوز از آمار دقیق و اسامی بسیاری از بازداشت‌شدگان بی‌خبر هستند.

خبرگزارى هرانا: قضائيه جناتيكار آخوندى، ناصح فريدى را به محاربه محكوم كرد

رژيم آخوندى در يك دادگاه نمايشى ناصح فريدى را بدون حضور وكيل مدافع، متهم به محاربه بهخاطر ارتباط با سازمان مجاهدين خلق ايران نمود.
وى كه از دانشجويان دانشگاه تربيت معلم تهران است روز 24خرداد ماه دستگير شده و پس از تحمل 78روز بازداشت در بند 209 زندان اوين با قرار وثيقه از زندان آزاد شد.
در بخشى از كيفر خواست بيدادگاه رژيم تهيه فيلم و گزارش از تظاهرات و ارسال آن براى سيماى آزادى از جمله اتهامات ناصح فريدى ذكر گرديده است.

سايت هرانا: اعتصاب غذاى دانشجويان دانشگاه صنعتى شاهرود

بيش از هزار تن از دانشجويان دانشگاه صنعتى شاهرود تحصن و اعتصاب غذا كردند.
دانشجويان معترض ظرفهاى غذاى خود را در يک صف چند صد مترى از روبهروى سلف تا سردر دانشگاه چيدند.
آنان علت اين حركت اعتراضى را كمبود خوابگاه، وضعيت نامناسب امكانات خدماتى و مشكل در سايت دانشگاه اعلام كردند.

همبستگی ملی

خبرهایی از تظاهرات دانشجویان در دانشگاههای مختلف

دانشجویان دانشگاه قزوین تظاهرات ضد حکومتی برپا کردند. دانشجویان خواستار آزادی زندانیان سیاسی به ویژه پیام حیدر قزوینی، فرهاد فتحی و سعید سکاکیان، دانشجویان در بند این دانشگاه شدند.

دانشجویان دانشگاه امیرکبیر ماهشهر در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه رژیم تظاهرات کردند. دانشجویان تهدید کردند در صورت ادامه این اقدامات، اعتراض خود را به تهران خواهند کشاند.

دانشجویان دانشکده علوم انسانی واحد تهران در اعتراض به بازداشت چند تن از دانشجویان اعتصاب کردند.
اعتصاب کنندگان گفتند اعتراضات دانشجویی با تعطیلکردن کلاسهای درس و اعتصاب دانشجویان ادامه خواهد داشت.

دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (پلیتکنیک تهران) در اعتراض به ضرب و جرح یک دانشجو توسط مزدوران لباس شخصی رژیم که چهره خود را پوشانده بودند دست به اعتراض زدند. دانشجوی مضروب براثر شدت ضربات به بیمارستان منتقل شده است. دانشجویان این دانشگاه تأکید کردند به این اعتراضات که از روز شنبه ۳۰ آبان آغاز شده، ادامه خواهند داد.

جوانان مبارز و مجاهد با نصب تراکتهایی بمناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو، به اعتراض علیه دیکتاتوری فاشیستی آخوندی فراخواندند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران با صدور اطلاعیهیی اعلام کرد: با نزدیک شدن روز دانشجو، ۱۶ آذر، رژیم آخوندها ناتوان از مهار جنبش شجاعانه دانشجویان، دستگیریها و اعمال فشار علیه دانشجویان سراسر کشور را تشدید کرده است. مقاومت ایران مدافعان حقوق بشر و اتحادیههای بینالمللی دانشجویی را به محکومکردن بازداشتها و اِعمال فشار فزاینده بر دانشجویان ایران فرا میخواند.
در این اطلاعیه آمده است: در تهران، در روز ۲۸ آبان، ۷ تن از دانشجویان یک تشکل دانشجویی و ۶ تن از دانشجویان دانشگاه علامه دستگیر شدند. همچنین، برخی از فعالان دانشجویی که در ۱۶ آذر ۸۶ دستگیر و پس از تحمل ماهها شکنجه و حبس در سلول انفرادی با تلاشهای سازمانهای بینالمللی آزاد شده بودند، دوباره توسط اطلاعات آخوندها دستگیر شدند. دانشجویان مزبور به حبسهای بین یک تا ۶ سال محکوم شدهاند.
در همین حال، دانشجویان کرد دانشگاه تهران، که به شهرهای زادگاهشان در کردستان سفر کردهاند، توسط ماموران اطلاعات آخوندها تهدید شدهاند که حق بازگشت به تهران را ندارند. دانشجویان مزبور پس از برگزاری یک تجمع در دانشگاه تهران، که در اعتراض به اعدام جنایتکارانه زندانی سیاسی کرد، احسان فتاحیان برپا شد و به دستگیری ۵ تن از یارانشان، منجر گردید، به شهرهای خود سفر کردهاند.
در بابلسر، دادگاه عمومی آخوندها، ۸ نفر از دانشجویان بازداشتی دانشگاه مازندران را به ششماه حبس تعزیری و ۱۵ ضربه شلاق محکوم کرد. دانشجویان مزبور که پس از شرکت در تجمعهای دانشجویی ۲۵ و ۲۶ خرداد بازداشت شدهاند، متهم به اغتشاش در دانشگاه، پاره کردن عکس احمدینژاد، و ایجاد بینظمی در دانشگاه شدهاند.
اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت افزود:
در شیراز ، در روز ۲۶ آبان، دو تن از دختران دانشجو از دانشکدههای علوم سیاسی و کشاورزی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شدند. همچنین کارگزاران آخوندها، برای دومین بار، از برگزاری دادگاه برای ۲۰ تن از دانشجویان زندانی در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و سپاه شیراز خودداری کردند تا آنها را در زندان نگه داشته و مانع حضور آنها در تظاهرات ۱۶ آذر شوند. دانشجویان مزبور در روز ۱۳ آبان، در یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر به دانشگاه این شهر دستگیر شدند.
در تبریز دو تن از دانشجویان که همزمان با سفر احمدینژاد به این شهر، توسط اطلاعات آخوندها ربوده شده بودند، به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شدند. تعدادی از دانشجویان نیز به بهانه شرکت در خیزش ۱۳ آبان دستگیر شدند و به تعداد دیگری حکم اخراج موقت داده شده است. بیش از ۱۷۰ تن از دیگر دانشجویان نیز به کمیته سرکوبگر انضباطی احضار و به مجازاتهایی چون تعلیق از تحصیل، محرومیت از خوابگاه و ممنوعیت ورود به دانشگاه محکوم شدهاند. گروه دیگری از دانشجویان نیز از طریق تلفن به اداره اطلاعات احضار و مورد تهدید قرار گرفتهاند.
در ارومیه، اطلاعات آخوندها اسامی بیش از ۹۰ تن از دانشجویان معترض دانشگاه اورمیه را در لیست سیاه حراست ـ شعبه وزارت اطلاعات در دانشگاه ـ قرار داده است.
این در حالی است که دانشجویان دستگیرشده در دانشگاههای صنعتی شریف، پلیتکنیک، خواجه نصیر طوسی، علم و صنعت و دانشگاههای آزاد در تهران، صنعتی اصفهان، پلی تکنیک تفرش و دانشجویان دستگیرشده دانشگاههای گیلان، اهواز، قزوین، سمنان و زنجان همچنان در بازداشت بهسر می برند.
در اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران آمده است: مقاومت ایران عموم مجامع بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری به ویژه کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر دستگیریهای خودسرانه و همچنین اتحادیههای بینالمللی دانشجویی را به محکومکردن بازداشتها و اعمال فشار فزاینده بر دانشجویان به پا خاسته ایران و حمایت از حقوق و خواستهای عادلانه آنها فرا میخواند.

Dienstag, 24. November 2009

تصوير قيام در جهان 24.11.2009 برابر با3آذر 1388


وال استريت ژورنال, طي مطلبي به قلم لئون وايزتاير Wieseltier, سردبير ادبي مجله نيو ريپابليك, نوشت: به نظر ميرسد كه سياست ما در قبال رژيم ايران, ارتباط بين اتمي شدن رژيم ايران و آزاد سازي ايران را كشف نكرده است. تنها راهحل تضميندار براي ممانعت از اتمي شدن رژيم ايران, آزادسازي آن است. به همين دليل, حمايت آمريكا از جنبش دموكراتيك در ايران. . . تنها يك وظيفه اخلاقي نيست, بلكه همچنين, يك وظيفه استراتژيكي است. چنين حمايتي ممكن است بيثبات كننده باشد, ولي ديگر در ايران ثباتي وجود ندارد. تنها يك حكومت ستمگر و تباهكار وجود دارد كه بخاطر بقاي خودش, عليه خيزش عمومي ميجنگد. خيزشي كه خودش را, در اصولي تعريف ميكند, كه ما نيز از آن حمايت مي كنيم…

تلويزيون سي.ان.ان، طي مصاحبهيي با سردبير امور خارجي ديلي تلگراف، قيام سراسري مردم ايران را مورد بحث قرار داد در اين مصاحبه ولف بليتزر، مجري اين برنامه پرسيد: در ايران 5 نفر ديگر بخاطر نقشي كه در اعتراضات بعد از انتخابات داشتند محكوم به اعدام شدند. رژيم حاكم بر ايران سه نفر ديگر از اين تظاهركنندگان را در ماه گذشته به مرگ محكوم كرده بود. آيا ممكن است انقلاب ديگري همچون 1979 عليه خامنه‌اي و احمدي‌نژاد صورت بگيرد. كان كافلين سردبير امور خارجي ديلي تلگراف پاسخ داد: مردم ايران خواهان تغيير هستند رژيمي كه خميني برپا كرد بهشدت توسط سپاه پاسداران، شبه‌نظاميان بسيج و نيروهاي امنيتي حفاظت مي‌شود و مقابله با آن مشكل است. دختران و پسران ايراني بسيار شجاعانه عمل كرده‌اند و قيمت زيادي براي آزادي داده‌اند.

مجري برنامه پرسيد: ما خبرهاي تكاندهنده‌يي درمورد مجازاتها و شكنجه و اعدامها در زندانهاي رژيم ايران ميشنويم.

كان كافلين پاسخ داد: دقيقاً همين است. اين هفته پزشكي كه از شكنجه در يكي از زندانها خبر داده بود در شرايطي مشكوك درگذشت. ما با رژيمي بيرحم مواجه هستيم كه هركس را كه در مقابلش بايستد سركوب ميكند.

سردبير امور خارجي ديلي تلگراف، در پاسخ به اين سؤال كه آيا سياست تعامل اوباما با رژيم ايران روي برنامه اتمي اين رژيم به نتيجه‌يي خواهد رسيد؟ يا تنها اتلاف وقت است پاسخ داد: ما با رژيم ايران شش سال است گفتگو كرده‌ايم. اوباما هم نزديك به يكسال است كه با اين رژيم سياست تعامل داشته است. در تمام اين مدت رژيم ايران روي برنامه اتمي‌ كار كرد. اين درحالياست كه زمان بسيار حساس است. زمان در حال اتمام است و فكر ميكنم چند ماهي بيشتر نمانده است. وي گفت رژيم ايران با كش دادن مذاكرات مشغول وقت كشي است اين در حاليست كه در تمام مدت تأسيسات غني‌سازي در حال كار بوده‌اند و به سطحي مي‌رسند كه خودشان بمب توليد كنند

رادیو فرانسه

دومین بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز در باره ایران

این دومین بیانیه این سازمان بین المللی دفاع از آزادی بیان و روزنامه نگاران طی ده روز گذشته است که به ایران اختصاص داده می شود. در بیانیه امروز گزارشگران بدون مرز از جمله آمده است ، علی رغم محکومیت روشن ایران از سوی سازمان ملل متحد ، این کشور به شکنجه روزنامه نگاران و دیگر مخالفان زندانی در عدم شفافیت کامل و در پشت درهای بسته دامه می دهد.

مجمع عمومی سازمان ملل باید برای بازداشت ها و محکومیت های غیرقانونی و خود سرانه روزنامه نگاران و مخالفان و فعالان سیاسی جمهوری اسلامی ایران را محکوم کند. در این بیانیه بار دیگر نسبت به وضعیت وخیم روزنامه نگاران زندانی، ازجمله احمد زید آبادی ، ساسان آقائی ، بهمن احمدی عموئی ابراز نگرانی شدید شده است.

دو روزنامه در محاق توقیف

در مورد دلیل توقیف روزنامه همشهری گزارش دقیقی منتشر نشده است. به گزارش خبرگزاری ایرانی "ایلنا" روزنامه خبر که در محافل رسانه ای، به روزنامه منتسب به طیف لاریجانی مشهور بود، از امروز انتشار مکتوب خود را متوقف کرد.
به گزارش همین خبرگزاری روزنامه "خبر" اگرچه روزنامه اصولگرا محسوب می شد، اما مشی انتقادی نسبت به عملکرد دولت احمدی نژاد داشته و سیاست های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دولت را به چالش می کشیده است.
آیا آنگونه که خبرگزاری ایرانی وانمود می کند، روزنامه خبر قربانی رقابت های پیدا و پنهان دو جناح احمدی نژاد و علی لاریجانی رئیس مجلس اسلامی شده است؟

بی بی سی فارسی

توقیف روزنامه همشهری تائید شد'

معاون وزیر ارشاد می گوید روزنامه همشهری از سوی هیات نظارت بر مطبوعات به علت انتشار عکسی از معبد بهایی ها در هند توقیف شده است.

پیشتر خبرها حاکی از آن بود که برخی رایزنی ها منجر به رفع توقیف این روزنامه شده است.

محمدعلی رامین، دبیر هیات نظارت بر مطبوعات در گفت و گویی خبر توقیف این روزنامه را تائید کرده است.
این آگهی در نیم صفحه اول روزنامه چاپ شده بود و تصویر آن مربوط به معبد "مشرق الاذکار" در شهر دهلی نو پایتخت هند است. این معبد در سال 1986 به وسیله یک معمار ایرانی به نام فریبرز صهبا به شکل نیلوفر آبی ساخته شده است. این بنا از جمله بناهای مورد علاقه گردشگران به حساب می آید.




دویچه وله صدای آلمان


مبارزه نسل جوان ایران برای آزادی


مجله آلمانی "اشپیگل" در شماره این هفته خود گزارشی دارد درباره فریبا پژوه، روزنامه‌نگار ایرانی، که از ۳۱ مرداد تاکنون در زندان اوین است. "اشپیگل" در نمونه فریبا پژوه، روزگار مبارزان جوان ایران را به تصویر می‌کشد.
ولریکه پوتس و ماتیو فون رور، دو خبرنگار کارشناس خاورمیانه "اشپیگل"، گزارش خود را به نحوی تنظیم کرده‌اند که خواننده آلمانی بتواند تصوری عینی‌تر از شیوه رفتار دولت جمهوری اسلامی با روزنامه‌نگاران و نسل جوان معترض ایران داشته باشد.

تماس تلفنی سازمان اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی با فریبا پژوه آغازگر گزارش است: ماموران امنیتی می‌خواهند با خبرنگار و وبلاگ‌نویس جوان صحبت کنند. فریبا پژوه حدس می‌زند که حادثه‌ا‌ی ناگوار در انتظار اوست. چند روز بعد، در اولین روز از ماه رمضان، چند مرد برای دستگیری او می‌آیند و صبر می‌کنند تا او و مادرش، با دستانی لرزان با چای و خرما افطار کنند.
«ماموران مؤدبی که دروغ می‌گویند» مادر فریبا پژوه تعریف می‌کند که مردان «مؤدب بوده‌اند» و یک ساعت تمام کمدها، کشوها و کامپیوتر را بازرسی کرده‌اند. مردان فریبا را با خود می‌برند، قول می‌دهند که او را پس از یک ساعت بازگردانند؛ دروغ می‌گویند.
"اشپیگل" فریبا پژوه را زنی ظریف با چهره‌ای دخترانه و زیبا توصیف می‌کند که از آن آخرین شب مرداد ماه تا امروز در بند ۲۰۹ زندان بدنام اوین به سر می‌برد؛ یکی از بیش از صد روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویسی که رژیم ایران در پی اعتراضاتی که به اعلام نتایج انتخابات به نفع محمود احمدی‌نژاد شد، دستگیر کرد.
"اشپیگل" می‌نویسد که فریبا پژوه در زندان از افسردگی و نامنظم بودن ضربان قلبش که ناشی از فشار عصبی است، رنج می‌برد. خانواده او در نخستین ماه اجازه دیدار با او را نیافتند، سپس به آنها اجازه داده شد هر هفته یک بار فرزندشان را ببینند که آن‌هم گاه رعایت نمی‌شد. وکیل او هرگز با او صحبت نکرده و تازه پس از دو ماه فهمیده که اتهام موکلش در ابتدا جاسوسی و سپس "تبلیغ علیه نظام" بوده است.

جوانی‌ای مصروف به کسب آزادی


"اشپیگل" می‌نویسد: «فریبا پژوه متعلق به نسلی از ایرانیان است که از همان دوره جوانی برای دست یافتن به آزادی می‌رزمند.» او را نخستین بار هنگامی که ۱۸ سال داشت، دستگیر کردند؛ روزنامه‌نگار شد و برای روزنامه‌های اصلاح‌طلب درباره موضوعهای اجتماعی نوشت.

او را در سال ۲۰۰۸ برای بار دوم دستگیر کردند؛ وقتی که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌خواست به آن کشور سفر کند: «هنگامی که امسال اعتراضات علیه رژیم کشور را به لرزه درآورد، شبانه‌روز به عنوان مترجم برای خبرنگاری کلمبیایی کار می‌کرد و این امری بود که باعث مظنون‌تر شدن بیشتر مقامات به او می‌شد. به دوستانش گفته بود که می‌داند در خطر است، اما آرزوی آینده‌ای بهتر را برای ایران دارد.» فریبا پژوه در وبلاگ خود نوشته بود که قلم دشمن جهالت است و او به قلم خود قسم خورده است.


ماه‌ها زیر بازجویی

"اشپیگل" در مورد وضعیت حبس این روزنامه‌نگار جوان ایرانی گزارش می‌دهد؛ اینکه ماه اول را در "قبر" گذرانده، مفهومی که به اتاقک‌های زیرزمینی در اوین اطلاق می‌شود.
در زندان انفرادی بوده، جایی که جسم و روح با هم فرسوده می‌شود؛ زندانیان چند بار در روز برای بازجویی احضار می‌شوند، کتک می‌خورند و بدنشان را بازرسی می‌کنند. آنان پس از مدتی می‌توانند با وجود چشم‌بندی که بسته‌اند، بازجوهای خود را از هم تشخیص دهند: از روی کفش آنها یا میزان خشونتی که به کار می‌گیرند. بازجوها کتک می‌زنند، تهدید می‌کنند، فحش می‌دهند، بعد سعی در فریب دادن می‌کنند که اگر اعتراف کنی، به زودی آزاد می‌شوی.
فریبا پژوه را پس از یک ماه در اوین به طبقه بالاتر منتقل می‌کنند. جایی که یک هم‌سلولی دارد، هنگامه شهیدی، که او هم خبرنگار است. این دو دست به اعتصاب غذا می‌زنند. پس از پنج روز هر دو را به بیمارستان انتقال می‌دهند. هنگامه شهیدی آزاد می‌شود، فریبا پژوه به سلولی جدید منتقل می‌گردد.
به گزارش "اشپیگل"، فریبا پژوه هم‌اکنون در اتاقکی به مساحت۱۰ متر مربع به سر می‌برد، با سوراخی کوچک که از آن نور به درون می‌تابد. سلول شب‌ها سرد است. او باید روزانه ۸ قرص بخورد: سه قرص برای قلبش، سه قرص ضدافسردگی و ۲ قرص خواب.

به خانواده‌ها "قول رسیدگی" می‌دهند

خانم فریده پژوه، مادر فریبا، می‌گوید که هنوز هم دخترش را هر روز برای بازجویی می‌برند. دخترش وضع روحی خوبی ندارد و موهایش با وجود سن کم، سپید شده است. مادر هر روز از این اداره به آن اداره می‌رود، قول‌های بسیاری به او می‌دهند. سازمان‌های حقوق بشر برای آزادی دخترش تلاش کرده‌اند، اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. با وجود آنکه گفته شده مدارک پرونده تکمیل است، اما خبری از موعد برگزاری دادگاه نیست.

اشپیگل" می‌نویسد، هفته پیش خانواده فریبا پژوه از سر استیصال ۸ ساعت در دادگاه انقلاب بست نشست تا توانست با دادستان تهران، عباس جعفری دولت‌آبادی، دیدار کند که مثل دیگران به آنها قول داد که به موضوع رسیدگی خواهد کرد.
العربیه فارسی

خاموش کردن صدای مخالفان در اینترنت

رابرت تیت گاردین

ايران درصدد است با راه اندازی کميته ويژه ای موسوم به پليس اينترنت، تنها راه باقيمانده برای ابراز وجود مخالفان سياسی کشور را مسدود کند.

تيم 12 نفره ای که تحت سرپرستی دادستان کل فعاليت می کند، وب سايت ها را به طور مرتب مورد نظارت قرار داده و عليه کسانی که به «نشر اکاذيب» و يا «توهين» عليه نظام اسلامی دست می زنند، اقامه جرم خواهند کرد. اعضای اين گروه از نيروی انتظامی و ساير قسمت های امنيتی کشورتشکیل شده اند.

العربیه در ادامه بنقل ازگاردین مینویسد...
هر چند اعلام شده اين کميته به طور کلی به مبارزه با جرائم اينترنتی مشغول خواهد شد، اما ماهيت سياسی آن مؤکداً عليه «توهين و نشر اکاذيب» است؛ واژه های آشنائی که از پس از انتخابات برای توصيف اقدامات مخالفان به کار رفته است.
دولت همچنین روند خاصی برای ثبت و نام نويسی برای وبلاگنويس ها درنظر گرفته است. بسياری از وبلاگنويس ها در کشور بازداشت شده اند و به زندان محکوم شده اند. دولت سه سال پيش دسترسی به اينترنت پرسرعت را برای منازل ممنوع اعلام کرد تا از دانلود فيلم های غربی و پورنوگرافی پيشگيری کند.

بااين حال، استقرار واحد ويژه جرائم اينترنتی بيانگر تشديد سرکوب و خفقان اينترنتی است که در مقطع پس از تظاهرات خيابانی در محکوميت انتخاب مجدد احمدی نژاد به راه افتاده است.

روز پس از انتخابات خرداد ماه ايران، سرعت اينترنت تا حد زيادی پائين رفت و دسترسی به فيس بوک و ياهو مسنجر-ابزار ارتباطی بسياری از فعالان- امکان پذير نبود. در همين حال، معلوم شد ايران تجهيزاتی را خريداری کرده که به طور مشترک توسط شرکت های زيمنس و نوکيا توليد شده و برای نظارت بر ارتباطات اينترنتی کاربرد دارد. فاش شدن اين خبر، تحريم محصولات اين دو شرکت از سوی مشتريان و تظاهرکنندگان مخالف دولت را در پی داشت.


واشنگتن پست : قدرت معترضان در بوته آزمايش

پنج ماپه پس از آنکه انتخابات بحث انگيز رياست جمهوری ايران، بزرگترين تظاهرات ضددولتی ظرف سه دهه گذشته را در کشور به وجود آورد، به نظر می رسد جنبش مخالفان ايران از کنترل خارج شده و دچار انشعاباتی هم شده است. اين درحالی است که به تدريج بر مخالفت معترضان در مقابل اصرار رهبران خود برای حفظ نظام کشور و دولت مذهبی افزوده می شود.

به گفته تعدادی از معترضان، بسياری از ساکنان تهران که مخالف محمود احمدی نژاد هستند، موضع محکمی عليه رهبر کشور اتخاذ کرده اند و خواستار کنار زدن وی از قدرت اند. عده ديگری از مردم در جنبش اعتراضی نيز، طرفدار ايجاد تغييرات تدريجی هستند و نسبت به درخواست های افراطی هشدار می دهند.

هرچند معياری برای سنجش وزن هرکدام از اين دو گروه در اختيار نيست، اما ايرانی های حاضر در جنبش می گويند تعداد تظاهرکنندگانی که حاضر به سازش با هرم قدرت کشور نيستند در حال افزايش است. در ايران، حاکميت سياسی و دينی مبتنی بر مذهب شيعه در جريان انقلاب سال 1357 استقرار یافت و به سلطنت 2500 ساله آن کشور پايان داد.

واشنگتن پست ادامه میدهد به گفته بيش از ده ها تن از معترضان که با آنها مصاحبه شده است، بسياری از مخالفان پا را فراتر از مسأله تقلب در انتخابات گذاشته اند. مصاحبه شونده ها به دليل تبعات احتمالی، تنها خواستند از نام کوچک شان استفاده شود.

رضا، مهندس 28 ساله ايرانی، می گويد: "من نمی خواهم جمهوری اسلامی را حفظ کنم. من خواهان يک تغيير کامل، چيزی نزديک به يک انقلاب هستم." ساير مصاحبه شونده ها نيز نظر مشابهی داشتند و اعلام کردند سرکوب شديد دولت عليه معترضان، سبب تندتر شدن ديدگاه آنها عليه رهبران کشورشان شده است.

محمد، کارشناس رايانه که به دليل حمايت از اعتراضات از کارش اخراج شده است، می گويد: "آنها تغيير نخواهند کرد. ما هيچ راه ديگری به جز کنار زدن آنها از قدرت نداريم. اما واقعاً نمی دانم چطور بايد اين کار را بکنيم."

معترضان در جديدترين تظاهرات خيابانی خود در 13 آبان، با سردادن شعارهائی عليه رهبران ارشد ايران به جای شعارهای معمول حمايت از موسوی، راه افراطی تری را انتخاب کردند. ويدئوکليپ های ثبت شده توسط تلفن همراه که در اينترنت قرار داده شده، مردم را در حال پائين کشيدن و پاره کردن پوستر آيت الله خامنه ای رهبر عالی ايران نشان می دهد.

خامنه ای به عنوان وارث آيت الله روح الله خمينی- بنيانگذار جمهوری اسلامی - صاحب قدرت سياسی و دينی مطلقه در ايران است و از جايگاه مهمی برخوردار است.

از ديدگاه دولت، اعتراضات مردمی مهرتأييدی بر شائبه سرنگونی نظام سياسی ايران تحت حرکتی است که آنرا توطئه مورد پشتيبانی غرب می خوانند. به بيش از 100 سياستمدار، مخالف و دانشجو اتهاماتی وارد شده است و برخی از آنها، به سازماندهی و اجرای چنين توطئه ای محکوم شده اند.

به هين دليل، بعضی از معترضان نسبت به شعله ور ساختن اين شائبه ها و مقابله به مثل مقامات در برابر تشديد اقدامات افراطی هشدار می دهند.

مهدی، وبلاگنويسی که در تظاهرات 13 آبان حضور داشت، می گويد: "ما عليه دولت متحد هستيم اما درباره اينکه تا کجا بايد پيش برويم، اختلاف نظر داريم. پاره کردن عکس رهبر در اين جامعه کمی زيادی به نظر می رسد، نظام اسلامی خوبی هائی هم دارد... مخالفان ما اميدوارند تا ما اقدامات افراطی کنيم و آنها هم به ما برچسب ضد انقلاب بزنند."

بقيه با اين نظر مخالف بودند و گفتند بايد اجازه هرگونه تظاهرات صلح جويانه ای داده شود.

پريا، کارشناس زبان شناسی 28 ساله، که در تمامی تظاهرات مخالفان حضور داشته، می گويد: "ما بايد نشان بدهيم از کسی نمی ترسيم و به اطلاع رسانی به مردم درباره آنچه در کشور رخ می دهد، ادامه دهيم."
جنبش سبز که نام خود را از رنگ همايش انتخاباتی موسوی گرفته، جنبش گسترده ای است ولی انسجام ضعیفی دارد چرا که از اتحاد گروه هائی نظير روحانيون، سياسيون، خانواده های ناراضی طبقه متوسط و جوانان بوجود آمده است. برخی وابستگان جنبش، سکولار و برخی مذهبی هستند. بسياری از جوانان به دليل از دست رفتن آزادی های نیم بند خود همزمان با تلاش دولت جديد در کنترل زندگی خصوصی افراد، تحت فشار سنگينی هستند.

آنها از اينترنت، شعارنويسی، شب نامه و شبکه دوستان و آشنايان خود برای سازماندهی تظاهرات استفاده می کنند؛ روش هائی که نيروهای امنيتی موفق به مهار آن نشده اند.

با اين حال، فقدان رهبری و اهداف مشخص به همراه مواضع مبهم نامزدهای شکست خورده انتخاباتی در قبال نظام سياسی کشور و نيز ناممکن بودن حل و فصل مناقشات سياسی از طريق مناظرات عمومی، سبب شده حرکت های جنبش بسيار غيرقابل پيش بينی باشد.

پريا می گويد: "جنبش ما مانند يک پيکره بدون سر است. بايد رهبران واقعی از آن سر برآورند. درغير اينصورت، ما در آينده يا به سوی بهشت می رويم ويا جهنم."
علی هم گفت برای آينده ايران نگران است. او گفت در جريان تظاهرات 13 آبان و همزمان با هجوم پليس ضدشورش، ميان او همسرش در خيابان ولی عصر فاصله افتاد. او درحاليکه درهاله گازهای اشک آور و زير ضربه باتون نيروهای امنيتی و درميان مردمی که به اين سو و آن سو می گريختند، نااميدانه به دنبال همسرش می گشت، سرانجام همسرش را درحالی يافت که در گوشه ای به محاصره پليس درآمده است. البته درنهايت به همسرش اجازه دادند برود. اين جريان باعث شده او نتيجه گيری های تلخی بکند.

وی گفت: "اين باعث شد بفهمم در از دست دادن جان خودم يا همسرم برای جنبشی که اهدافش تعريف نشده، ترديدهائی دارم."

علی گفت: "هيچکس نمی داند چه اتفاقی رخ خواهد داد. ما همگی رهبران اين جنبش هستيم، اما نمیدانيم آن را به کدام سو می بريم."
منبع : واشنگتن پست

Montag, 23. November 2009

تصوير قيام در جهان 23.11.2009 برابر با2آذر 1388






کلیپی بمناسبت 16 آذر با ترانه سرود برپاخیز ازجاکن بنای کاخ دشمن


رادیو فرانسه

معترضان به احمدی نژاد : "برزیل، این دیگر چه مهمانی است"

امروز یک هزار نفر به نشانۀ اعتراض به ورود محمود احمدی نژاد به برزیل در رییودوژانیرو دست به تظاهرات زدند. شرکت کنندگان در این تظاهرات که از سوی انجمن های مدافع حقوق بشر، ضدنژادپرستی و دفاع از حقوق همجنسگرایان برگزار شده، از جمله شعار می دادند : "برزیل، این دیگر چه مهمانی است!"

یکی از شرکت کنندگان در این تظاهرات به خبرگزاری فرانسه گفته است که برزیل کشور تنوع، صلح، مدارا و همزیستی میان خلق هاست و ورود احمدی نژاد به برزیل خلاف تمام این ارزش هاست.

یکی از باندرول های این تظاهرات از رئیس جمهوری برزیل می خواست تا به همتای ایرانی اش توضیح دهد که نژادپرستی جنایت است. در پایان راهپیمایی تظاهرکنندگان که همگی لباس های سفید بر تن داشتند بادکنک هایی را به آسمان رها کردند که بر روی شان "آزادی" و "حقوق بشر" نوشته شده بود.


خانوادۀ زندانی سیاسی، یک پدیدۀ مدنی جدید؟


اگر زندانی سیاسی یک واقعیت پایدار و دیرینه در فرهنگ سیاسی ایران است، واژۀ "خانواده های زندانیان سیاسی" به عنوان یک جزء مهم جامعۀ مدنی، به ویژه از چند ماه در رسانه ها حضور چشمگیری یافته است. پیش از این، با شنیدن کلمۀ زندان کسانی را در نظر می آوردیم که در آن گرفتارند یا در آن شغل و مقامی دارند. امروز، به خاطر فعالیت دنباله دار خانواده های زندانیان سیاسی که در بیرون زندان ولی درگیر زندانند، این عبارت حضور اجتماعی بارزتری یافته است.

درگفتگو های جداگانه ای با چند تن از اعضاء خانواده های چند زندانی سیاسی تصویری از وضعیت کسانی را جستجو کردیم که عزیزی را درزندان دارند. ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و فعال زنان، که همسرش، بهمن احمدی اموئی، پنج ماه است در زندان بسر میبرد، در جایی گفته است که "همسر زندانی سیاسی بودن خود یک شغل تمام وقت است". این شغل از مراجعه به نهاد های مختلف قضایی و امنیتی گرفته تا پر کردن جای خالی انسان زندانی در دنیای عاطفی و واقعیت های کوچک روزمره، چیزی بیش از یک شغل تمام وقت است و آسیب های عاطفی و روانی بسیاری را به همراه دارد. از همین رو می توان آرزو کرد که این همسران هرچه زودتر از این "شغل" فارغ شوند تا بتوانند به حرفۀ سازنده تری روی آورند.

مهدیۀ محمدی، همسر احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی، در طبقه بندی مشکلاتش بزرگترین مشکل را نبود همسرش در خانواده میداند. او میگوید این سومین باریست که همسرش زندانی میشود. اما این بار دشواری ها به یک کابوس تبدیل شده اند. کوچکترین فرزند خانوادۀ زیدآبادی هشت ساله است. او در روز دستگیری پدرش تا چند ساعت در بهت بوده است و نمی فهمیده که پدرش را چرا و به کجا برده اند. سپس دو ماه را در سکوتی غمبار گذرانده است. سکوتی که در شب اولین ملاقات به شور و شعفی بی پایان تبدیل شده است. در روز ملاقات مأموران زندان چنان رفتار تحقیر آمیز و آزار دهنده ای با خانواده می کنند که سکوت بار دیگر بر وجود کودک مستولی می شود با این تفاوت که هر چند لحظه یکبار به خودش سیلی می زده است. مهدیۀ محمدی می گوید روزی که دادگاه محمد علی ابطحی را دیده است بسیار خوشحال شده چون فهمیده است که مقامات چنین اعترافاتی را می خواهند . پس جان همسرش میتواند در خطر نباشد. او البته می افزاید که احمد زید آبادی چنین فکر نمی کند و بی شک مردن را به انجام چنین اعترافاتی ترجیح می دهد.

قدسی میرمعز، همسر دکتر محمد ملکی، رئیس دانشگاه تهران در دولت مهندس بازرگان، می گوید نگرانی های خانواده های زندانیان سیاسی اول مربوط به سلامتی و امنیت جانی آن ها ست. سپس دلواپسی ها از اتهاماتیست که به زندانی میزنند. او نیز تا به حال همسرش را سه بار در پشت میله های زندان دیده است. اولین بار در دهۀ شصت بوده است . محمد ملکی در آن زمان به جرم اعتراض به بستن دانشگاه ها پنج سال زندانی کشیده است. بار دیگر در سال هشتاد و دو هفت ماه را در سلول انفرادی گذرانده است و اینبار چهار ماه است که در اوین است. در حال حاضر او در بیمارستان های تهران به دنبال همسرش می گردد، چون کسی از زندان به او خبر داده است که محمدملکی را به بیمارستان منتقل کرده اند. او می گوید کسی در زندان پاسخگو نیست و با توجه به بیماری های متعدد همسرش ، او در بیخبری هراس آوری بسر می برد.

مهسا امرآبادی، روزنامه نگار جوانی است که خود در جریان اعتراضات پس از انتخابات هفتاد و دو روز در بازداشت بوده است. همسرش مسعود باستانی، روز نامه نگار، به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است. مهسا امرآبادی می گوید در وحلۀ نخست خبر شش سال حبس بکلی پریشانش کرده بود و فکر می کرد زندگیش به بن بست رسیده است. اوکه در روزنامۀ اعتماد ملی کار می کرد امروز بیکار است و تمام روزنامه هایی که ممکن بود وی در آن ها مشغول به کار شود توقیف شده اند. با این حال وی با نگاهی امیدوار به آینده نگاه می کند. می گوید از همبستگی مردم با خانواده های زندانیان دلگرم است. او تجربه درد و کار مشترک با دیگر خانواده های زندانی را تجربه ای بسیار جالب و زیبا توصیف می کند و می گوید همۀ تصمیماتی که خانواده ها برای انجام اقدامات در دادسرا یا در دادگاه انقلاب می گیرند با بحث و نظرخواهی و بطور دموکراتیک گرفته می شود و همبستگی عجیبی در میان همۀ خانواده ها، اعم از کسانی که قبلاً وزیر و کیل بوده اند یا روزنامه نگار و یا مردم گمنام، دیده می شود.

سپهرناز پناهی، همسر سعید لیلاز، روز نامه نگار و کارشناس اقتصادی، می گوید پنج ماه است که همسرش در زندان بسر میبرد. این پنج ماه به اندازۀ پنجاه سال بر زندگیش سنگینی کرده است. او دو فرزند دارد که سخت به پدرشان وابسته اند. اما او بیشتر نگران وضع مادر سعید لیلاز است که بیمار است و سخت به فرزندش نیاز دارد. او می گوید سخت ترین دوران، زمان بازجویی است. چون خانواده در بیخبری کامل بسر می برد و نمی داند عزیزش زنده است یا مرده. سپس سنگینی اتهامات نگرانی بر انگیز می شود. او می گوید از زمانی که تغییراتی در دادسرا ایجاد شده است و با آمدن دادستان جدید به جای قاضی سعید مرتضوی رفتار مسئولان تا اندازه ای تغییر کرده و امیدوار کننده شده است. او نیز از پیوند دوستی میان خانواده های زندانی سخن می گوید: " در شرایط عادی، سال ها وقت لازم است تا یک ارتباط نزدیک و دوستانه بین انسان ها برقرار شود. ولی راه مشترک و درد مشترک میان خانواده ها باعث شده است یک اتحاد و دوستی عمیق در همین مدت کوتاه بین ما بوجود آید". او از خانواده هایی صحبت می کنند که عزیزانشان از زندان آزد شده اند ولی همچنان در تجمعات شرکت می کنند ، زیرا نمی خواهند این پیوند سست شود.

دویچه وله صدای آلمان

جلوگیری از شرکت مردم در مراسم فروهرها

مراسم بزرگداشت پروانه و داریوش فروهر، از قربانیان قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای، در جمع کوچکی از خانواده و دوستان آنان در تهران برگزار شد. نیروهای انتظامی با کشیدن نرده به دور خانه فروهرها از شرکت مردم در مراسم جلوگیری کردند.
امروز اول آذر، در یازدهمین سالروز قتل پروانه و داریوش فروهر، فرزندان این دو قربانی قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای، مردم را به شرکت در مراسمی بدین مناسبت در خانه فروهرها در تهران دعوت کرده بودند. اما نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی با نرده‌کشی در اطراف خانه فروهرها، از نزدیک شدن علاقه‌مندان به شرکت در مراسم جلوگیری کردند.
تلاش گروه‌هایی از مردم برای شرکت در مراسم
پرستو فروهر، فرزند فروهرها، که به عنوان هنرمند نقاش در آلمان زندگی می‌کند و برای برگزاری مراسم بزرگداشت پدر و مادرش به ایران سفر کرده است، در این مورد به دویچه وله گفت: «امروز متاسفانه از حدود ظهر، دو سر کوچه ما را نرده‌کشی کردند. حضور گسترده نیروی انتظامی تا شعاع حدود یک کیلومتر و نیم – دو کیلومتری در اطراف این خانه بسیار سنگین است. به کسی اجازه نمی‌دهند که بیاید و حتی در آن خیابان‌ها بایستد. من ولی خبر زیادی از آنچه در خیابان‌های اطراف اتفاق می‌افتد ندارم. فقط تک و توک تلفن‌هایی که به ما می‌شود، خبر از حضور مردم در اطراف دارد.»

بسیج ماموران انتظامی

صادق نقاشکار، سخنگوی خارج کشور فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران، گزارش داد که به گفته شاهدان عینی‌ای که از ساعت ۳ بعدازظهر در نزدیک خانه فروهرها بوده‌اند، تعداد زیادی از نیروهای امنیتی، لباس شخصی، افراد ملبس به لباس مشکی، بسیج و ماموران کلانتری‌های مختلف تهران، در خیابان هدایت و خیابان‌های موازی با آن حضور داشته‌اند و دیده‌اند که ماموران انتظامی با میله‌هایی جلوی کوچه‌ای را که در آن خانه فروهرها واقع است، بسته بوده‌اند. این شاهدان همچنین تعدادی ماشین را دیده‌اند که معمولا برای انتقال دستگیرشدگان استفاده می‌شود. ماموران از تجمع افراد جلوگیری می‌کرده‌اند. از جمله گروه‌های مختلف فعالان دانشجویی،‌ زنان و مادران عزادار در تلاش بوده‌اند که در مراسم شرکت کنند.

به گفته پرستو فروهر، در اطراف خانه فروهرها گروه‌هایی از مردم حضور داشته‌اند، اما به آنها اجازه نداده‌اند که بایستند. همچنین از این عده فیلمبرداری و عکسبرداری شده و آنان را تهدید به بازداشت کرده‌اند. وی افزود، به او خبر داده‌اند که «تصویر امروز ماموران انتظامی‌ای هستند که شانه به شانه ایستاده‌اند».
خانم فروهر از اینکه از مراسم بزرگداشت پدر و مادرش جلوگیری شده، ابراز تاسف کرد و گفت: «برای من فوق‌العاده تلخ است که حتی دو ساعت در سال به ما مهلت بزرگداشت برای داریوش و پروانه فروهر داده نمی‌شود که تمامی عمرشان را برای آزادی و آبادی این سرزمین فدا کردند و فجیع کشته شدند. بسیارند شهروندان این شهر که فقط برای ادای احترام و نشان دادن اعتراض‌شان به این خشونت سیاسی می‌خواهند بیایند و با چنین برخوردی روبرو می‌شوند. من واقعا متاسفم و دلم می‌گیرد در این خانه‌ای که می‌توانست الان جای آدم‌هایی باشد که یاد آن دو عزیز را می‌خواهند گرامی بدارند. برایم دردناک است که در چنین روزی این خانه این‌طور خالی باقی بماند.»

صدای آمریکا

اعتراضات دانشجویی در چند دانشگاه ایران

به گزارش خبرنامه امیر کبیر، در پی برگزاری تجمع اعتراضی نسبت به بازداشت علی پرویز و سهیل محمدی در دانشکده عمران دانشگاه خواجه نصیر، نیروهای لباس شخصی و اعضای بسیج دانشگاه روز یکشنبه به دانشجویان معترض حمله ور شده و فضای دانشگاه را به تشنج کشاندند.

گزارش می افزاید پس از اعلام برگزاری تجمع اعتراضی از سوی دانشجویان خواجه نصیر، از صبح روز گذشته (شنبه) نیروهای لباس شخصی که با هماهنگی بسیج دانشگاه خواجه نصیر وارد دانشگاه شده بودند، محوطه دانشکده عمران را اشغال و تلاش کردند با نصب پرچم های حزب الله در سر در دانشکده مانع برگزاری تجمع اعتراضی دانشجویان شوند.


ساسان آقایی، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس، بازداشت شد

در ادامه موج بازداشت دانشجویان و روزنامه‌نگاران در ایران، روز یک‌شنبه اول آذرماه ساسان آقایی، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.

ماموران امنیتی پس از بازداشت این روزنامه‌نگار منزلش را مورد بازرسی قرار داده و بخشی از وسایل شخصی و کامپیوتر وی را نیز توقیف کردند.
مقام‌های رسمی تاکنون اتهام و دلیل بازداشت این روزنامه‌نگار را اعلام نکرده‌اند، اما بازداشت ساسان آقایی در ادامه بازداشت بیش از یک‌صد خبرنگار و روزنامه‌نگار در ایران صورت می‌گیرد که از زمان آغاز اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده‌اند.

در همین حال شمار قابل توجهی از روزنامه‌نگاران، خبرنگاران عکاس و وب‌نگاران نیز در پنج ماه اخیر و با آغاز بازداشت‌های گسترده روزنامه‌نگاران و خبرنگاران مجبور به ترک ایران شده‌اند که رسانه‌ها تعداد آنها را بیش از ۴۰ نفر اعلام کرده‌اند.
ساسان آقایی، روزنامه‌نگار ۲۸ ساله، از نویسندگان روزنامه‌های فرهیختگان و روزنامه توقیف شده اعتماد ملی به مدیریت مهدی کروبی است که از ابتدای دهه هشتاد فعالیت در سرویس سیاسی روزنامه‌های اعتماد، توسعه و مردم‌سالاری را نیز در کارنامه خود دارد.

وی همچنین از وبلاگ‌نویسان پرسابقه به شمار می‌رود که از هفت سال پیش تاکنون به طور مداوم در وبلاگ خود با عنوان «تریبون آزاد» به وبلاگ‌نویسی پرداخته است.

گزارش‌های منتشر شده در سایت‌های اینترنتی از احضارهای مکرر این روزنامه‌نگار در هفته‌های اخیر به نهادهای امنیتی حکایت دارد.

بنا بر همین گزارش‌ها، ساسان آقایی در هفته‌های گذشته به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در خیابان صبای شمالی و در مجاورت خیابان انقلاب تهران احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته بود.

گزارشگران بدون مرز که نهادی بین‌المللی برای دفاع از حقوق روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران به شمار می‌رود کمتر از یک هفته پیش با انتشار بیانیه‌ای از تداوم «سرکوب مطبوعات و آزادی بیان در ایران» خبر داد و اعلام کرد که «پنج ماه پس از آغاز تظاهرات‌ اعتراضی روزنامه‌نگاران همچنان قربانی سرکوب‌اند».

در این بیانیه تاکید شده بود که «تهدید، احضار و بازداشت‌ها ادامه دارند» و «۳۲ روزنامه‌نگار و وب‌نگار در زندان به سر می‌برند».

گزارشگران بدون مرز همچنین اعلام کرده بود که «روزنامه‌نگارانی که در کشور مانده‌اند به شکل مداوم مورد تهدید و پیگرد قضایی قرار دارند.
برخی از روزنامه‌نگاران محاکمه شده در «دادگاهای استالینی» به احکام سنگین محکوم شده‌اند و از حق تجدیدنظر خواهی نیز محروم‌اند».

علاوه بر بازداشت ساسان آقایی، در ۱۲ روز گذشته و با دستگیری آکو کردنسب و مزدک علی‌نظری، دو روزنامه‌نگار دیگر هم بر شمار روزنامه‌نگاران زندانی افزوده شده است.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران هم که به دستور سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، پلمپ شده بود به‌رغم تغییر دادستان و اعتراض روزنامه‌نگاران همچنان بسته است.

رادیو فردا

موج جدید بازداشت دانشجویان- سخنگوی دانشجویان لیبرال: هدف ۱۶ آذر است


در حالی که نزدیک به دو هفته به مراسم ۱۶ آذر، روز دانشجو، باقی مانده است، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی‌ چندین نفر از دانشجویان و فعالان دانشجویی را بازداشت کردند.

بنا به گزارش‌ها، عباس حکیم‌زاده، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت و عضو سابق انجمن اسلامی‌دانشگاه امیرکبیر و نیز هفت تن از اعضای «دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران»، روز جمعه در تهران بازداشت شدند.

سى.ان.ان: مشاهدات خبرنگار نيوزويك از زندانهاى رژيم

خبرنگار هفتهنامه نيوزويك كه مدت چهار ماه در زندانهاى رژيم آخوندى بوده در يك مصاحبه اختصاصى باتلويزيون سى.ان.ان گوشهيى از مشاهدات خود در مورد شكنجههاى وحشيانه را چنين بازگو كرد:
«همه ترا فراموش كرده اند»، اينها كلماتى بود كه مازيار بهارى خبرنگار نيوزويك هر روز در زندان از بازجوهاى خود طى چهار ماهى كه در زندان انفرادىبهسر مىبرد، مىشنيد. مازيار يك خبرنگار نيوزويك و فيلمساز است. او و صدها نفر ديگر در جريان تظاهرات پس از انتخابات مناقشه برانگيز خرداد در ايران دستگير شد. وى در ماه اكتبر با پرداخت 3ميليارد ريال، معادل 300هزار دلار وثيقه آزاد شد. وى سپس به خانه خود در لندن بازگشت.
خبرنگار نيوزويك پس از تشريح نحوه دستگيرى و بازجوييهايى كه در اوين از وى بهعمل آوردند گفت: بازجو هر روز به من مىگفت ترا اعدام خواهيم كرد. هر روز طى سه ماه به من مىگفت يك روز ساعت چهار صبح بعد از نماز صبح بيدار مىشوى و حلقهدار را در برابر خودت خواهى ديد. من هم حتماً سعى مىكنم كه آنروز اينجا باشم تا خودم صندلى را از زير پايت بكشم. اين لحظه آخر تو خواهد بود. من طى سه ماه هر روز با تهديد اعدام زندگى مىكردم… او مىخواست مرا بترساند و زير فشار شديد روحى قرارم دهد تا مجبور به اعتراف به چيزى كه خودشان مىخواستند، شوم. مرا شكنجههاى جسمى هم دادند، ولى شكنجههاى روحى بسيار مؤثرتربود.
سى.ان.ان پرسيد: شكنجههاى بدنى چى بودند؟
وى پاسخ داد: لگد زدن، مشت زدن، سيلى زدن بهصورت و با كمربند مرا زدن. آنها در زندان اول آدم را تحقير مىكنند. مىخواهند آنقدر آدم را تحقير كنند تا اتهامى كه به تو مىزنند را بپذيرى. … …
زندان انفرادى مشكلترين بخش زندان است… . وقتى در انفرادى هستيد، احساس مىكنيد كه ديوارها دارند به هم نزديك مىشوند، و اتاق دارد كوچك مىشود، گويا كه در قبر هستيد. بعد از مدتى آدم خيالاتى مىشود… … بعد از چند هفته كه مرا تهديد به اعدام كردند، با خودم گفتم اگر هم مرا اعدام كنند، چه فرقى مىكند، ديگر آخر كار رسيده است. بعضى وقتها هم فكر مىكردم كه اعدام شدن از ماندن در انفرادى خيلى راحتتر است. چون مىديدم برخى افراد در رژيم جمهورى اسلامى سه چهار سال در انفرادىبهسر بردهاند. دوبار به سرم زد كه خودكشى كنم. اين عينكى كه الان دارم را در زندان هم داشتم. دو سه بار به اين عينك نگاه كردم و با خود گفتم، شيشه عينك را بشكنم و با آن رگ دستم را بزنم. بعد به اين فكر كردم كه چقدر طول مىكشد تا همه خون از بدنم خارج شود و بميرم. به اين فكر مىكردم، ولى دوباره گفتم، نه اين كار را نخواهم كرد، چرا كار آنها را سهل كنم. اگر مىخواهند مرا بكشند، بگذار خودشان بكشند. من جلاد آنها براى خودم نخواهم شد. آنوقت به خانوادهام فكر مىكردم، به همسرم، كودكم و مادر و خانواده و دوستانم فكر مىكردم. آنها در شكنجه دادن روحى زندانى استادند.


نيويورك تايمز: سرخوردگى منتظرى و فاصله گرفتن او از نظام

نيويورك تايمز در شماره امروز خود به شكست طلسم ولايت در رژيم آخوندى پرداخت و نوشت: در حال حاضر دولت ايران تدابير سخت گيرانهاى را اتخاذ كرده تا تظاهراتى را كه بعد از انتخابات رياست جمهورى در ماه ژوئن نمايان گشته سركوب كند، در چنين شرايطى منتظرى از مذهب براى حمله به مشروعيت دولت استفاده كرد.
نيويورك تايمز ادامه داد هنگامى كه خامنهاى يك طلبه بود، منتظرى يكى از مدرسين او بوده است.
سرخوردگى منتظرى و فاصله گرفتن او از نظام، يك دهه بعد از انقلاب صورت گرفت. او تصميم خمينى براى صدور فتواى مرگ سلمان رشدى- نويسنده كتاب آيات شيطانى را به تمسخر گرفت و گفت، مردم جهان چنين تصورى پيدا مىكنند كه كار ما در ايران، تنها كشتن افراد است.
ايجاد شكاف با خمينى در ژانويه 1988 جبران ناپذير شد. هنگامى كه منتظرى با موج اعدام زندانيان سياسى مخالفت نمود و رهبرى نظام را به چالش كشيد.

القبس كويت: مقاومت ايران طرفهاى بينالمللى را به محكوميت نقض حقوقبشر در ايران فراخواند


روزنامه كويتى القبس نوشت: شوراى ملى مقاومت ايران، دبيركل سازمان مللمتحد و شوراى امنيت وكميسارياى عالى حقوقبشر مللمتحد و تمامى طرفهاى بينالمللى ذيربط را به محكوميت ”نقض جدى حقوقبشر توسط رژيم حاكم بر ايران“ فراخواند و خواستار برداشتن قدمهاى فورى و لازم از جمله تعليق روابط اقتصادى و سياسى تا توقف كامل شكنجه و اعدام و سركوب شد.
شوراى ملى مقاومت با صدور بيانيهيى در پاريس، به سخنان محسنى اژهاى دادستان كل رژيم ايران در توجيه صدور احكام رعب آفرين اعدام در مورد دستگير شدگان قيام بزرگ مردم ايران در 18نوامبر جارى اشاره كرد كه گفته بود ”مجازات وابستگان به جريانهاى معاند انقلاب كه مركزيتشان باقى است اعدام است، و دستگاه قضايى مكلف است كه به شديدترين مجازات بر حسب جرمشان حكم كند“.