Dienstag, 24. Januar 2012

اجازه ندهيم رژيم ايران و آمريكا نظاره گر فراموش شدن آنها باشند

 

اجازه ندهيم رژيم ايران و آمريكا نظاره گر فراموش شدن آنها باشند
دوشنبه، ۰۳ بهمن ۱۳۹۰ / ۲۳ ژانویه ۲۰۱۲
AddThis Social Bookmark Button
رودی جولیانی  شهردار سابق نیویورک، در کنفرانس بین المللی که با حضور شماری از شخصیت های آمریکایی و اروپایی در ۲۰ژانویه ۲۰۱۲ برابر با ۳۰دی ۱۳۹۰ در پاریس برگزار شد به سخنرانی پرداخت. 
رودی جولیانی، با اشاره به ساکنان اشرف گفت: «ما اجازه نخواهیم داد که آنها سرکوب شوند. ما اجازه نخواهیم داد به آنها آزاری رسانده شود. ما اجازه نخواهیم داد که آنها نادیده گرفته شوند. ما اجازه نخواهیم داد که ملل متحد، رژیم ایران، مالکی یا حتی ایالات متحده نظاره گر فراموش شدن آنها باشند، زیرا مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، ما به حمایت از آنها برخواهیم خاست، ما با آنها هستیم  انگار که  ما با آنها در آن کمپ هستیم. هر کاری با آنها بکنند، با ما کرده اند». 
 رودی جولیانی - شهردار نیویورک در سال ۲۰۰۱ اجازه بدهید با مهمترین و به موقع ترین موضوع شروع کنم و آن کمپ اشرف و کمپ لیبرتی است. یک پیام باید از اینجا روشن و رسا منتشر شود. مطمئنم پیامهای بسیاری خواهد بود ولی یک پیام باید امروز روشن و رسا بیرون بیاید. چون زمان دارد از دست می رود. زمان دارد از دست می رود چون ۳۳۰۰ وطن پرست شجاع، برادران و خواهران شما، برادران و خواهران ما که در پی صلح، دموکراسی و یک زندگی شرافتمندانه هستند، زمان برای آنها در حال از دست رفتن است و زمان تصمیم گرفتن برای تصمیم گیرندگان فرا رسیده است، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، مالکی، رژیم ایران، دولت اوباما، واقعاً زمان آن است که آنها به چیزی گوش کنند که از ساکنان اشرف آن را می شنوند و آن پیام این است که زمان حرافی تمام شده است، زمان صحبت کردن تمام شده و  زمان عمل رسیده است. بگذارید روشن کنیم که همه ما در  اینجا امروز درکنار ساکنان اشرف می ایستیم. ما درکنار آنها می ایستیم و ما اجازه نمی دهیم آنها مورد سرکوب قرار بگیرند. ما اجازه نمی دهیم آنها مورد آزار قرار بگیرند، ما اجازه نمی دهیم آنها نادیده گرفته شوند، و ما اجازه نمی دهیم سازمان ملل متحد، رژیم ایران، مالکی، یا حتی ایالات متحده در کناری بایستند و نگاه کنند که آنها فراموش شده اند چون صرفنظر از اینکه چه اتفاقی بیفتد، ما درکنار  آنها می ایستیم ما با آنها به این صورت رفتار می‌کنیم که انگار همراه با آنها امروز در کمپ اشرف هستیم و هر کاری که با آنها بکنند یعنی با ما دارند می‌کنند.
بگذارید برخی از واقعیتها را در مورد این کمپ جدید، بررسی کنیم که میخواهند این افراد عالی را به آنجا منتقل کنند. روز پنجشنبه یک هیأت از سازمان ملل متحد از اشرف بازدید کرد و برخی اطلاعات را در مورد آنچه در کمپ لیبرتی در جریان است، ارائه کرد. اول اینکه کمپ تنها نیم کیلومتر مربع بدون ساختمان یا تأسیسات است. نیم کیلومتر مربع. این برای ۳۳۰۰ نفر  است که درحال حاضر در ۳۶ کیلومتر مربع مستقر هستند. نیم کیلومتر مربع در برابر ۳۶ کیلومتر مربع یعنی آنها به صورت غیرانسانی و شرم آور متراکم خواهند شد به صورتی که باید فشرده و بدون هیچگونه امکان حیطه اختصاصی یا حتی پایه یی ترین درجه حقوق بشر و کرامت انسانی زندگی کنند. این یک شرایط وحشتناک است. پاسخ سازمان ملل متحد به آن چیست؟ پاسخ سازمان ملل ! پاسخ سازمان ملل به سرکوب! پاسخ سازمان ملل به دیکتاتوری ! پاسخ سازمان ملل  به بی حرمتی و رنج!  و پاسخ سازمان ملل متحد در ۴۰ سال گذشته، نادیده گرفتن بوده است. شما فکر می کنید کارهای سازمان ملل متحد در رابطه با کمپ اشرف و کمپ لیبرتی، یک کار غیر معمول ازجانب آنهاست. آنها این حقیقت را نادیده می گیرند که این افراد در یک کیلومتر مربع فشرده خواهند شد. آنها این حقیقت را نادیده می گیرند که آب آشامیدنی در کمپ لیبرتی وجود ندارد. بدون آب آشامیدنی! به نظر تعجب آور می آید. آنها این حقیقت را نادیده می گیرند که وقتی افراد به کمپ لیبرتی جابجا میشوند، اجازه نخواهند داشت کمپ لیبرتی را ترک کنند. شما میدانید این چه اسمی دارد؟ مطمئنم قاضی موکیزی میداند او مسئول دفتر فدرال زندانها بوده است. این اسمش  زندان است. این یک کمپ نیست، یک زندان است. شما نمی توانید از آنجا بروید؛ پاسخ سازمان ملل متحد نادیده گرفتن این واقعیت است. تعجب نکنید. سازمان ملل متحد همه مشاجره های شبیه به این را نادیده گرفته است. همه فریادهای کمک خواهی را تقریباً به طور یکنواخت برای ۴۰ سال گذشته نادیده گرفته است. وقتی یک دیکتاتور، یک مستبد، آنها را میترساند، آنها به دیکتاتور و مستبد پاسخ میدهند، نه به نیازهای افراد معمول، افراد شریف، افرادی که کمک می‌خواهند. افرادی که روی صندلی چرخدار هستند و نمی توانند وارد بنگالها بشوند. یک جاده اسفالته هم در کمپ وجود ندارد. یک فضای سبز در کمپ وجود ندارد، چون آنقدر کوچک است که جایی برای فضای سبز نیست. جایی برای افراد وجود ندارد. بنگالها پایه یی ترین تأسیسات را ندارند و دولت عراق اجازه نداده است هیچ یک از ساکنان از آنجا بازدید کند، چون نمیخواهد ببینند که چقدر شرایط این زندان وحشتناک است. وقتی عراقیها این فرصت را پیدا کنند که آنها را در زندان بگذارند، این همان کاری است که به خواست مالکی و در نهایت به درخواست رژیم ایران دارند انجام میدهند. سازمان ملل متحد نسبت به هیچ یک از اینها اعتراضی نکرده است. برای سازمان ملل متحد شرم آور است که اجازه بدهد، چنین چیزی پیش برود، برای سازمان ملل متحد شرم آور است که به خواستهای رژیمی مثل مالکی گردن بگذارد و در نهایت چشمهایش را روی این واقعیت ببندد که کاری که دارند میکنند گردن گذاشتن به درخواستهای ملاهای حاکم بر ایران است و مالکی تنها یک عروسک خیمه شب بازی در دست ملاهای حاکم بر ایران است.
انجام این کار از طرف سازمان ملل متحد انزجارآور است ولی برایش غیرعادی نیست که این کار را بکند. شرم آورست که سازمان ملل با میثاقی که منعکس کننده بهترین و بنیادی ترین آمال انسانی است، به این شکل باقی بماند، اگربه این صورت باقی بماند باید کاملاً از خودش شرمنده باشد. چه بسا که شرمنده کارهایش باشد. چون کار درست دراین زمینه بسیار ساده و آسان است. به افراد اشرف توسط دولت آمریکا و نهایتاً دولت عراق قول داده شد که با آنها به صورت انسانی و شرافتمندانه برخورد میشود. این کار ، خیلی سخت نیست. ما در قرن بیست و یکم هستیم. در قرون وسطی نیستیم. خیلی سخت نیست که به این قول پایبند باشیم. سخت نیست که این شجاعت را داشته باشیم، شما کمیسر عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان هستید، نه فقط کمیسر، بلکه کمیسر عالی هستید. خیلی سخت نیست که بایستید و بگویید، این رفتار غیر انسانی، غیرشرافتمندانه و ناعادلانه است که ۳۳۰۰ نفر را برداریم و در نیم کیلومتر مربع جای دهیم. ناعادلانه است که به آنها امکانات دستشویی ندهیم. ناعادلانه است که به آنها حمام ندهیم. آیا این نیازمند داشتن شجاعت است؟! این فقط کمی شرافت انسانی میخواهد، فقط میزان کمی از شرافت انسانی. فقط کمی شجاعت، نه خیلی زیاد ، بلکه یک کم!
بدترین بخش این موضوع، که من خجالت میکشم آن  را  بگویم، این است که دولت من کنار می ایستد و نگاه می کند. ما ایستادیم، با قدرت ایستادیم. ما استمالت نکردیم، ما به‌حال خود نگذاشتیم. ما در جنگ جهانی دوم این کار را انجام دادیم، یعنی در  دوران چمبرلن و استمالت. ولی نهایتاً ما ایستادیم، سازمان ملل متحد نایستاد، ولی ایالات متحده ایستاد، انگلستان ایستاد در برابر روسها و گفتند دیگر مذاکره یی نمی کنیم حالا دست به عمل می زنیم. ما اجازه نمی دهیم دیگر مردم را سرکوب کنید  ما با مردمی که سرکوب شده اند می ایستیم، ما می ایستیم و این چیزی است که الان نیاز داریم. سازمان ملل متحد باید این کار را بکند ولی ایالات متحده بیشتر باید این کار را بکند چون ما نمی توانیم روی سازمان ملل متحد حساب کنیم. ما تا به حال می توانستیم روی ایالات متحده حساب کنیم ولی برای ۴۰ سال است که نتوانسته ایم روی سازمان ملل متحد حساب کنیم. بنابراین زمان آن است که دولت من نقش رهبری کننده در دست بگیرد چون اگر نقش رهبری کننده را در دست نگیرد می ترسم که همه فراخوانها به سازمان ملل متحد هیچ معنی ندهد چون قبلاً این فراخوانها را نادیده گرفته اند. و این چیزی است که باید صورت گیرد.
یک- ایالات متحده باید مجاهدین را امروز از لیست خارج کند. این آسان است. این آسان است، سخت نیست و بی سابقه نبوده است. انگلستان این کار را کرده است، اتحادیه اروپا  این کار را کرده است، برخی از افرادی که ابتدا در این نامگذاری بوده اند، حالا می گویند این تصمیم اشتباه بوده است. برخی هم می گویندکه از همان اول مخالف بودند که این سازمان  لیست گذاری بشود، یعنی حتی در همان زمانی که خیلی وقت نامگذاری شده است مخالف بوده اند.  ما با سازمانی روبه رو هستیم که در تاریخچه و برنامه اش برای یک راه حل صلح آمیز و  یک ایران غیر اتمی تلاش  می کند و برای برقراری یک دولت مبتنی بر جدایی دین از دولت که خواستار همزیستی با همه کشورهای جهان است، ایستادگی می کند. حالا فقط یک حکومت هست که با ما در مورد لیست گذاری مجاهدین موافق است. انگلستان با ما موافق نیست، اتحادیه اروپا با ما موافق نیست تنها یک حکومت است که با آمریکا در اینکه مجاهدین درلیست نگه داشته شوند، موافق است. یک حکومت با ما دراین کار موافق است: رژیم ایران. این واقعیت، یک پیام دارد و می گوید که ما داریم اشتباه می کنیم. مجاهدین باید از لیست خارج شوند و این یک  امر حیاتی است چون این لیست گذاری مورد استفاده مالکی و سایرین قرار گرفته تا افراد را بکشند و این لیست گذاری عواقب مرگباری داشته است. این یک نامگذاری تکنیکی نیست. کافیست بیانیه های مطبوعاتی صادرشده بعد از حمله چند ماه پیش به اشرف را بخوانید. آنها که حمله کردند، چطور از کارشان دفاع کردند؟ او اینطور ازخودش دفاع کرد که این یک سازمان تروریستی است که توسط همه سازمانهای بین المللی تروریست شناخته شده است. البته آنها دروغ می گویند، چون همه سازمانهای بین المللی مجاهدین را اینطور شناسایی نکرده اند و واقعیت این است که مجاهدین توسط هیچ سازمان بین المللی به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته نشده اند. فقط دو حکومت، یعنی آمریکا و رژیم ایران این حرف را می زنند. مجاهدین باید از لیست خارج شوند. این امر، باعث سلب توانایی سرکوب آنها می شود، بدون اینکه افراد عواقب کاری را که می شود، بدانند
دومین کاری که باید صورت بگیرد این است که ایالات متحده آمریکا باید با متحدینمان بایستد. ما باید این شجاعت را داشته باشیم که برای تغییر رژیم در ایران بایستیم.
اگر ما باید رژیم در مصر را عوض می کردیم، اگر باید رژیم در لیبی را عوض می کردیم، اگر باید رژیم در سوریه را عوض کنیم، خدای من! رژم ایران که بسیار بدتر است و بسیار ضروری تر است که عوض شود، برای مردمی که شما آنها را دوست دارید و نگرانشان هستید و مردمی که ما دوست داریم و نگرانشان هستیم و برای همه جهان ضروری است که حاکمیتی در ایران باشد که یک دیکتاتوری مذهبی که جانهای زیادی را گرفته است، نباشد. این یک وضعیت فاجعه بار است به کتابی که خانم رجوی دارد نگاه کنیم. به آن کتاب قرمز با همه عکسهای افرادی که توسط این رژیم کشتار شده اند. بنابراین زمان آن است که طرفدار تغییر رژیم باشیم و نام ایالات متحده باید رسماً در این زمینه ثبت شود.
سوم، ایالات متحده باید روشن کند که ما باید از مجازاتهای نهایی برای متوقف کردن رژیم ایران که یک قدرت هسته یی شود، استفاده کنیم. بزرگترین ترس زمان جنگ سرد این بود که سلاحهای هسته یی در دست افراد غیرمنطقی قرار بگیرد.
ما خدا را شکر می کنیم که ایالات متحده توسط افراد منطقی رهبری می شد. و اتحاد شوروی توسط افراد منطقی رهبری می شد. دولت چین توسط افراد منطقی رهبری می شد. آنها همه افراد خوبی نبودند، همه افراد شرافتمندی نبودند، ولی همه افراد منطقی بودند. این رژیم منطقی نیست. کدام دولت است که کشتن سفیر عربستان سعودی در واشینگتن دی سی را در روز روشن تأمین مالی می کند؟ با استفاده از قاچاقچیان مواد مخدر مکزیکی که این کار را بکنند. چه کسی به جز یک دولت غیرمنطقی این کار را می کند؟ دولتی که با چنان درجه یی از دیوانگی عمل می کند که نازیها با آن درجه از دیوانگی کار می کردند. این را نمی شود با جنگ سرد مقایسه کرد. این را نمی شود با مسائلی که در ۳۰، ۴۰ یا ۵۰ سال گذشته با آن مواجه بوده ایم، مقایسه کرد چون آن سطح از منطق دراین رژیم وجود ندارد. این عمل دیوانگی است. رژیم کنونی  با این سطح از بی منطقی کار می کند. و اگر آنها یک میلیون دلار می دهند که سفیر سعودی را در وسط پایتخت ایالات متحده بکشند، برای آنها چقدر آسان خواهد بود که مواد هسته یی را به قاچاقچیان مواد مخدر مکزیکی یا اعضای کارتلهای کلمبیایی بدهند تا یک حمله هسته یی در اروپا یا ایالات متحده انجام دهند و بعد هم کارشان را انکار کنند. همه می گویند خوب رژیم ایران را میشود منصرف کرد، چون رژیم ایران میداند اگر از سلاح هسته یی استفاده کند به آن حمله خواهد شد. ولی رژیم ایران از سلاح هسته یی استفاده خواهد کرد و بعد انکار می کند که استفاده کرده است. با توجه به سازمان ملل متحد و دولت کنونی در واشینگتن که تا ابد طول میکشد چیزی را تحلیل کند ـ لابد تا ۵ سال بعد هم نتیجه گیری در مورد این کار رژیم ایران نخواهیم کرد ـ این حمله در واشینگتن تا همین الان باید پاسخ خودش را می گرفت. تصور کنید که به پایتخت کشور من بیایید و بخواهید در روز روشن سفیر یکی از متحدینمان را به قتل برسانید و ما اجازه بدهیم این موضوع بدون دریافت جواب مؤثر خودش سپری شود؟! بدون پاسخ دادن! این رویکرد باید عوض شود.
و نهایتاً ایالات متحده باید قاطعانه، قاطعانه و به طور صد درصد روشن کند که تحریمها و مجازاتها باید اعمال شوند و مجازاتهایی که اعمال می شوند باید شامل تنبیه حکومتهایی باشد که با رژیم ایران معامله می کنند. چون معامله کردن با رژیم ایران، درحال حاضر  به معنی دادن امکانات به آنهاست که تبدیل یک قدرت اتمی بشوند. و رژیم ایران باید بفهمد که ایالات متحده هر کاری را  که لازم است، انجام می دهد تا آنها را از این که یک اتمی بشوند، باز دارد. ازجمله اقدام نظامی. من معتقدم اگر ایالات متحده آن را بگوید و معتقدم آگر رژیم ایران آن را باور کند، احتمال درگیری نظامی به صورت زیادی کاهش می یابد. به یاد بیاورید که ما در جنگ سرد، با فرو پاشی شوری سابق و دیوار برلین بدون شلیک یک گلوله، پیروز شدیم.  ولی ما این کار را با گدایی مذاکره انجام ندادیم. ما با نامه نگاری و اینکه از آنها بخواهیم لطفاً با ما ملاقات کنید، لطفاً با ما صحبت کنید، این کار را نکردیم. میدانید چطور این کار را کردیم؟ ما با هزینه کردن تسلیحات نظامی به مقیاس ۲۰ برابر آنها این کار را کردیم.
رونالد ریگان می توانست از امتیاز وسیع نظامی که نسبت به آنها داشت چه به طور فیزیکی یا اقتصادی استفاده کند. به این دلیل همانطور که گورباچف در کتابش گفت شوروی با تهدید آمریکا که آن را از عرصه وجود خارج می کند، شکست خورد. این کار با قدرت صورت می گیرد. با استمالت و گدایی صورت نمی گیرد و این چیزی است که ایالات متحده باید الان آن را تشخیص بدهد. این چیزی است که کشور من باید تشخیص دهد. اگر تشخیص بدهد، احتمال درگیری نظامی کاهش پیدا می کند. اگر ضعیف بماند، اگر مثل چمبرلین در قبل از جنگ جهانی دوم دنبال استمالت باشد، احتمال درگیری نظامی به طور زیادی افزایش پیدا می کند. ولی در همین حال افراد اشرف نمی توانند در خلال این مسایل، فراموش شوند چون تا الان هم وضعیت تحمیل شده بر ۳۳۰۰ نفر یک شرایط بسیار بد بوده است. و من همانطور که در ابتدا گفتم، میخواهم این نتیجه گیری را بسیار روشن کنم که بله بهتر است عمل کنند ولی اگر نکنند و به این افراد آسیبی وارد شود ما فراموش نخواهیم کرد. و ما میدانیم چه کسی را مسئول بشناسیم. و ما این را در سراسرجهان از هر طریق ممکن روشن خواهیم کرد و این مکافاتی برای آنها خواهد بود که در حالی که جنایاتی صورت می گرفت، کنار ایستادند و ما مطمئن خواهیم شد که این مکافات همواره با آنها خواهد ماند چون مستحق آن هستند. بنابراین بهتر است که اقدام کنند و بهتر است که الان اقدام کنند و یک بار دیگر به ساکنان اشرف که این را می شنوند، میگویم به یاد داشته باشید که ما امروز با شما می ایستیم و  ما فردا با شما خواهیم ایستاد، صرفنظر از اینکه چه چیزی اتفاق بیفتد، ما با شما خواهیم ایستاد و برای شما خواهیم بود تا اطمینان پیدا کنیم که با رعایت کرامت شما با شما رفتار می شود.
متشکرم.