
دویچه وله صدای آلمان
نسل نویی از تبعیدیان ایرانی
در رسانهها مدام گزارشهایی در مورد ایران منتشر میشود که مضمون آنها افزایش چشمگیر مهاجرت ایرانیان به غرب پس از سرکوب حرکتهای اعتراضی اخیر در کشور است. "اشپیگل" در مورد نسل نویی از تبعیدیان گزارش داده است.
تلویزیون NDR (شبکه شمال آلمان)، در برنامه ZAPP (در روز ۲۲ نوامبر) گزارشی پخش کرد دربارهی میترا خلعتبری، خبرنگاری که به تازگی از ایران گریخته است. در گزارش شرح داده شد که چگونه پس از اعلام نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری سرکوب منتقدان و دگراندیشان شدت گرفته است. فشار بر خبرنگاران منتقد باعث شده است که گروهی از آنان ایران را ترک کنند، ای بسا شبانه و بدون گذرنامه. میترا خلعبری، یک نمونه است.
موج مهاجرت
در رسانههای اروپایی بر تعداد این گونه گزارشها در مورد ایران در دورهی اخیر به صورت چشمگیری افزوده شده است. سایت هفتهنامهی آلمانی "اشپیگل" در گزارشی با عنوان "فرار از ایران − عبور از مرز به سمت غرب" موج مهاجرتی را که پس از سرکوب جنبش اعتراضی در ایران آغاز شده، توصیف میکند. این گزارش نیز با شرح اعتراضی که خطر دستگیری را به همراه داشته میآغازد و سپس فرار از مرز ایران و ترکیه را شرح میدهد، عبور از کوهها در شبهای سرد و سپس گریز از ترکیه با گذرنامهای جعلی به مقصد آلمان.
در گزارش "اشپیگل" میخوانیم: در ماههای گذشته هزاران ایرانی کشور را ترک کردهاند. «نسل نویی از ایرانیان تبعیدی شکل گرفته است که اکنون میکوشد در برلین و پاریس، در لندن یا شهرهای بزرگ ایالات متحدهی آمریکا مستقر شود.»
فرار نخبگان
اینان چه کسانی هستند؟ "اشپیگل" مینویسد: «اکثر آنانی که جسارت آغاز نویی را دارند، جوان و تحصیلکردهاند. دانشجویند، خبرنگارند، فعال سیاسیاند. وضعیت وخیم سیاسی باعث میشود که ایران نخبگانش را از دست بدهد.»
در ادامهی این گزارش آمده است: «بنابر اطلاعات "گزارشگران بدون مرز" از زمان انتخابات بیش از صد خبرنگار ایرانی وارد اروپا شدهاند. گروه بزرگ دیگری به ترکیه یا عراق فرار کردهاند و در اینجا منتظر دریافت روادید برای سفر به غرب هستند. به گفتهی یک دیپلمات غربی در تابستان امسال صدها ایرانی، تنها به پاریس، یکی از مراکز سنتی ایرانیان تبعیدی، وارد شدهاند. برلین نیز چنین است.»
یکی از خبرنگارانی که پس از وقایع اخیر کشور را ترک کرده است، حنیف مزروعی است. او در روز ۱۲ آذر (۳ دسامبر) در مراسم اعطای جایزه "جامعه بین المللی حقوق بشر" به او در برلین، حال و روز دوستان و همکاران خود را چنین توصیف کرد: «حدود ۱۷۰ روز قبل من به همراه جمعی از مردم کشورم به امید ساختن فردای بهتر گرد هم آمدیم تا با امید به آینده بهتر، فردای کشورمان را بسازیم؛ جمعی از جوانان پرشور و مردان و زنان آبدیده در کارزار روزگار، اما نمیدانستیم که شاید آن دیدار آخرین دیدار هر کدام از ما با یکدیگر باشد.»
"اشپیگل" به نقل از یکی تبعیدیان اخیر مینویسد: «به آلمان که وارد شدم، شاد نبودم. این احساس را داشتم که خاطراتم را در صندوقچهای ریختهاند، در آن را قفل کردهاند و اکنون کلیدش را از من دریغ میدارند.»
جلوگیری از برگزاری سالگرد قتل مختاری و پوینده
ماموران انتظامی و امنیتی مانع برگزاری مراسم یادبود محمد مختاری و محمدجعفر پوینده شدند. کانون نویسندگان ایران و خانوادههای این دو نویسنده قربانی قتلهای سیاسی زنجیرهای آزادیخواهان را به شرکت در این مراسم فراخوانده بودند.
کانون نویسندگان ایران و خانوادههای مختاری و پوینده، طی اطلاعیههایی از "آزادیخواهان و فرهنگدوستان" دعوت کرده بودند در مراسمی شرکت کنند که قرار بود به مناسبت یازدهمین سالگرد قتل این دو عضو برجسته کانون نویسندگان ایران از ساعت ۲ تا ۴ بعدازظهر بر سر مزار آنان برگزار شود. آرامگاه محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج است. اما ماموران انتظامی و امنیتی اجازه برگزاری این مراسم را ندادند.
محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در آذر ماه ۱۳۷۷ در چارچوب پروژه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران برای از میان بردن دگراندیشان ایرانی به قتل رسیدند، پروژهای که در تاریخ معاصر ایران بنام "قتلهای سیاسی زنجیرهای" شهرت یافته و به طور معمول نقطه آغاز آن را قتل پروانه و داریوش فروهر، رهبران حزب ملت ایران میدانند، اگرچه چنین نوع قتلها بسی پیش از آن آغاز شده بود
مصاحبه ياسن آناتاسياديس روزنامه نگار يوناني_انگليسي در مورد زنداني بودنش در ايران
تلويزيون صداي آمريكا 12/9/1388
«3 دسامبر 2009- ياسن آتاناسياديس ژورناليست يوناني-انگليسي كه براي پوشش خبري انتخابات خرداد ماه به ايران سفر كرده بود و توسط مقامات جمهوري اسلامي دستگير و سه هفته در زندان اوين در انفرادي به سر مي برد اين هفته در نشستي تحت عنوان ”زندانها و تظاهرات“ در مركز وودرو ويلسون در واشنگتن شركت كرد.
در اين نشست باربارا استوين معاون سردبير ارشد روزنامة واشنگتن تايمز در امنيت ملي و جهاني و جان ساير مدير اجرايي مركز پليتزر نيز شركت داشتند.
شهلا آراسته از جزئيات گردهمايي گزارش مي دهد.
گزارش: ياسن آتاناسياديس, نويسنده, عكاس و مستندسازي است كه سه سال تحصيلات دانشگاهي خود را طي سالهاي اخير در تهران گذرانده است. وي كه براي پوشش خبري انتخابات خرداد ماه به ايران سفر كرده بود در توليد فيلم مستندي در مورد مرگ ندا آقاسلطان و وقايع پس از انتخابات نيز سهيم بوده است. در آغاز جلسه گوشه هايي از اين فيلم به نمايش گذارده شده كه نشانگر هراس فزايندة رژيم از نارضايي مردم ايران است. (بخشي از فيلم) آتاناسياديس در بيان تجربة خود از ايران گفت روند گذشتة توهمات رژيم از توطئة خارجيان از توطئة خارجيان در به راه انداختن انقلاب مخملين مانند اسلامي كردن مدارس و دانشگاهها و ايجاد واحدهاي مبارزه با گسترش تبليغات اپوزيسيون كماكان وجود دارد. ولي چالش ديگري در ايران كه پوشش خبري نيافته در درون زندانهاي وزارت اطلاعات و سپاه در جريان است. افكار بازجوهاي من نشانگر آن بود كه آنها در دنياي ايدئولوژيك كاملاً متضاد و ديگري به سر مي برند و فرهنگ غرب را مخرب و نابودكننده اسلام دانسته و تصور هماهنگي ميان دو فرهنگ غرب و شرق براي آنها امكان پذير نيست. خود من چندين روز بدون آن كه بدانم چه بر سرم خواهد آمد در زندان بودم و سپس به سلول ديگري براي بازجويي برده شدم با نورهاي آزاردهنده و در مكان بزرگي قرار داشت كه روزانه صدها نفر را با چشمهاي بسته براي بازجويي به آنجا مي آوردند. وي با اشاره به چالش پنهاني جاري در زندانها افزود بازجوهاي من از روش مرعوب كننده يي در مورد من استفاده مي كردند و با لحن مرموزي به من مي گفتند آيا مي داني كه در اينجا به زندانيها تجاوز مي شود و ناخن مي كشند. پس از آزادي به تحقيق پرداختم و مداركي به دست آمد كه در اين زندانها ازار و شكنجه در سكوت انجام مي گيرد. زيرا هر چه زندانيها بيشتر صدا كنند, با آزار شديدتري مواجه خواهند شد.
از باربارا استيوين پرسيدم خصوصيات جنبش مردم ايران را چگونه توصيف مي كند. ”با شركت گروههاي بسياري از مردم در تظاهرات و با نوع شعارهايي كه سر مي دهند اكنون مي توان گفت ديگر كسي نه خواستار موسوي و يا رأي خود نيست. بلكه اكنون شعار مرگ بر ديكتاتور سر مي دهند كه چالش وسيعي عليه نظام است. و مأموران امنيتي رژيم بايد بدانند كه مردم ايران حاضر نيستند به شعورشان توهين شود“.
آتاناسياديس نيز افزود كساني از رژيم مانند رفسنجاني و كروبي و ديگران هستند كه سعي دارند سوار بر موج حركت مردم شوند, ولي بايد بدانند كه خواستة مردم, اين و يا دخالت خارجي نيست. « ».