Donnerstag, 26. August 2010

- اعتصاب غذاى نيما نحوى دانشجوى زندانى بابل

نيما نحوى
نيما نحوى
 
نيما نحوى دانشجوى زندانى در زندان متىکلاى بابل به علت عدم موافقت با عفو مشروط خود و شرايط بد زندان دست به اعتصاب‌غذا زده است.  
 
 به گزارش دريافتى، نيما نحوى در اعتراض به عدم موافقت با انتقال وى به يکى از زندانهاى شهر محل سکونت خود، عدم موافقت با عفو مشروط با توجه به گذراندن بيش از نيمى از دوران محکوميت خود و همچنين انتقال وى از بند ويژه زندان متىکلا به بند مجرمين خطرناک، اعتصاب غذاى نامحدود خود را آغاز نموده و اعلام کرد: «تا با درخواست وى مبنى بر انتقال به زندان محل سکونتش بر طبق قوانين و اساسنامه سازمان زندانهاى کل کشور موافقت صورت نگيرد دست از اعتصاب‌غذا نخواهيد کشيد».

منابع  آگاه دانشجويى بابل و دادگسترى شهرستان  بابل خبر داده‌اند که در جواب به در خواست ارائه گرديده از سوى خانواده‌اش مبنى بر انتقال وى، خواستار مراجعه آنها به اداره  اطلاعات شهرستان بابل شدهاند  که پس از مراجعه خانواده اين دانشجوى دربند به اداره اطلاعات شهرستان  بابل با برخورد تند و زننده مسئولين  امنيتى اين شهرستان مواجه شدند.

همچنين منابع آگاه اين استان گزارش مىدهند که با به پايان رسيدن دوران محکوميت  دانشجويان دربند زندان متى کلاى بابل (ايمان صديقى، محسن برزگر، مشفق سمندرى، حسين جليل نتاج و محمد اسماعيل زاده) فشارهاى نهادهاى امنيتى بر ديگر فعالين دانشجويى و سياسى  اين استان شدت گرفته است. اخبار  رسيده حاکى از آن است که با اتمام  دوران شکنجههاى جسمى اين افراد  دورهى فشارها و محروميتهاى مدنى و حقوقى فعالين اين استان  تشديد گرديده است، چنانچه بسيارى از اين فعالين، بيش از يک سال است  در انتظار صدور حکم خود از سوى دادگاه تجديدنظر استان مازندران و برخى ديگر در انتظار صدور حکم اوليه خود از سوى دادگاه انقلاب شهرستانهاى مختلاف استان مىباشند که هم‌چنان زمان صدور احکام آنها نامعلوم مىباشد که اين امر باعث گرديده حقوق اجتماعى فعالين اين استان از جمله تحصيل در دانشگاه، گذراندن  دوران خدمت سربازى، اشتغال و… سلب  گردد.

نيما نحوى فعال دانشجويى دانشگاه صنعتى نوشيروانى بابل که تاکنون ۳ بار دستگير گرديده است، آخرين بار در حوادث پس از انتخابات به اتهام اقدام عليه امنيت ملى و تبليغ عليه نظام به از سوى دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ۱۰ ماه حبس  تعزيرى و ۱ سال محروميت از تحصيل  محکوم گشت. گفتنى است وى تاکنون بيش از ۵ ماه از دوران حبس خود  را سپرى نموده که بر طبق قوانين سازمان زندانها مىبايست با اتمام ۵ ماه  از دورهى محروميت خود با عفو  مشروط آزاد گردد ولى با عدم موافقت نهادهاى امنيتى و اطلاعاتى استان  وى هم‌چنان در زندان بهسر مىبرد و  از حقوق ذکر شده در اساسنامهى سازمان زندانهاى کل کشور محروم  مىباشد.

حکم اعدام دو برادر به نامهاى البرز و حميد قاسمى صادر شد





البرز و حمید قاسمی به جرم جاسوسی و ارتباط با سازمان مجاهدین محکوم به اعدام شدند
البرز و حمید قاسمی به جرم جاسوسی و ارتباط با سازمان مجاهدین محکوم به اعدام شدند
 
بنابه گزارشهاى موجود، دو برادر به نامهاى البرز و حميد قاسمى به جرم جاسوسى و ارتباط با سازمان مجاهدين محکوم به اعدام شدند. بنابه گفته منابع آگاه البرز قاسمى ناخدا يکم و فرمانده يگان آموزش رشت، پس از احضار از سوى سازمان حفاظت اطلاعات ارتش در دوسال پيش هرگز به منزل بازنگشت. البرز قاسمى، بنابه نوشتهيى که از او بهجا مانده، در اثر شدت شکنجه، بينايى و تکلم خود را از دست داد و سرانجام در زندان درگذشت.
البرز قاسمى، ماه گذشته بهدليل وخامت وضعيت جسمىاش که ناشى از سرطان بود درگذشت. گروهى از فعالان حقوقبشر از عدم رسيدگى بهدارى زندان انتقاد مىکنند و آن را در مرگ زود هنگام او دخيل مىدانند.
برادر او حميد قاسمى که داراى تابعيت دوگانه ايرانى، کانادايى است براى پيگيرى وضعيت البرز به نهادهاى امنيتى و قضايى مراجعه کرد که او نيز به جرم جاسوسى بازداشت و به مجازات اعدام محکوم شد. بنابه گفته يکى از شاهدان، يک صفحه کاغذ که ادعا مىشود، متن يک ايميل است، تنها دليل صدور حکم اعدام البرز و حميدقاسمى بوده است.

دهها هزار نفر از تماشاچيان مسابقه فوتبال در تبريز با نيروهاى يکان ويژه درگير شدند



-


اعتراض جوانان در جريان مسابقه فوتبال در تبريز
اعتراض جوانان در جريان مسابقه فوتبال در تبريز
بنابه گزارشهاى دريافتى روز دوشنبه اول شهريورماه دهها هزار نفر از تماشاچيان مسابقه فوتبال بين تيمهاى تراکتورسازى و ملوان در ورزشگاه سهند تبريز با نيروهاى يکان ويژه درگير شدند.
بنابه گزارشهاى دريافتى، ماموران سرکوبگر بهرغم وجود جاى خالى در استاديوم، از ورود تماشاچيان به بهانههاى مختلف جلوگيرى مىکردند. نيروهاى يکان ويژه نيز در اطراف ورزشگاه سعى در متفرق کردن تماشاچيان را داشتند تا مانع از شکلگيرى حرکت اعتراضى جوانان شوند. همين مسأله باعث شد دهها هزار نفر که از شهرهاى مختلف آذربايجان شرقى و غربى آمده بودند، شروع به شعار دادن پشت درهاى استاديوم کنند و با مأموران يکان ويژه درگير شوند. گفته مىشود در اين درگيرى ده تن از جوانان دستگير شدند.

- هزاران تن از مردم فرانسه مجازات وحشيانه سنگسار را محکوم کردند




لوموند
لوموند
نقض حقوق بنيادين بشر و مجازات وحشيانه سنگسار،   از سوى هزاران تن  از  مردم فرانسه  و برجستهترين شخصيتهاى فرانسوى،   از جريانها و احزاب مختلف سياسى،   بهشدت محکوم شد.
خانم کارلا برونى سارکوزى، بانوى اول فرانسه، خانم سگولن رويال، کانديداى پيشين رياست‌جمهورى و از رهبران حزب سوسياليست فرانسه، ۲ رئيسجمهور سابق فرانسه ژاک شيراک و والرى ژيسکار دستن و بسيارى ديگر از چهرههاى سياسى و هنرى فرانسه و هزاران تن از مردم اين کشور طى بيانيهها و موضعگيريهايى نقض حقوق  بنيادين بشر در ايران و  حکم جنايتکارانه سنگسار عليه سکينه محمدى آشتيانى و اعترافگيرى مشمئز کننده تلويزيون آخوندى از وى را محکوم کردند.

به گزارش لوموند فراخوانى از سوى چندين سازمان غيردولتى مدافع حقوقبشر براى برگزارى تظاهراتى در روز ۲۸ اوت داده شده است. انتظار مىرود هزاران تن درشهرهائى نظير سيدنى، وين، بغداد، نايروبى و آنکارا دست به تظاهرات بزنند. در فرانسه، شهرهاى بزانسون، ليون، تولوز و نيز پاريس (که تظاهرات در محوطه حقوقبشر ميدان تروکادرو برگذارخواهد شد) در اين اعتراضات جهانى شرکت مىکنند.
روزنامه فرانسوى ليبراسيون  نوشت: تاکنون ۱۹ هزار فرانسوى فراخوان عليه حکم جنايتکارانه سنگسار عليه سکينه آشتيانى را امضا کردهاند.

بازداشت رییس سابق دانشگاه جندی‌ شاپور دزفول


پنج‌شنبه، ۰۴ شهریور ۱۳۸۹ / ۲۶ اوت ۲۰۱۰

سایت دانشجو نیوز ـ امیر‌حسین شیروی، رئیس اسبق دانشگاه جندی‌شاپور دزفول و عضو هیت علمی آن دانشگاه، بامداد یک‌شنبه ۳۱ مرداد ماه در منزلش در شهر دزفول بازداشت شده است.
 نیروهای اداره اطلاعات دزفول، پس از حضور در منزل این استاد دانشگاه، اقدام به ضبط لپ‌تاپ و ... کردند.

زد و خورد دانشجویان و نیروی انتظامی در زنجان درمراسم تودیع رئیس دانشگاه


پنج‌شنبه، ۰۴ شهریور ۱۳۸۹ / ۲۶ اوت ۲۰۱۰
 

بنا به خبری که در سایت حکومتی آخرین نیوز آمده است، "مراسم معارفه رئیس جدید مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان و تودیع رییس سابق آن با درگیری و زخمی شدن تعدادی از شرکت کنندگان در مراسم برگزار شد"، این درگیریها با ورود استاندار دست نشانده ولی فقیه به اوج خود رسید و وی در سخنرانی خود به تهدید دانشجویان معترض پرداخت.
آخرین نیوز: تنش و درگیری در مراسم تودیع پروفسور ثبوتی
مراسم معارفه رییس جدید مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان و تودیع رییس سابق آن با درگیری و زخمی شدن تعدادی از شرکت کنندگان در مراسم برگزار شد. 
به دنبال برکناری پروفسور ثبوتی در دانشگاه زنجان اعتراضاتی در این دانشگاه شکل گرفت که به مراسم تودیع و معارفه هم کشیده شد، دانشجویان معترض که شمار آنها به ۳۰۰ نفر می رسید از نخستین ساعات دیروز با تجمع مقابل محل برگزاری مراسم تودیع و معارفه و قفل کردن درهای ورودی، اجازه ورود مدعوین و مسئولین را به این محل نمی دادند.
با ورود استاندار زنجان به محل مراسم، تنش بالا گرفت که بطوری که با جلوگیری از ورود استاندار به مراسم محافظان و نیروی انتظامی وارد عمل شدند و با شکستن شیشه درهای ورودی، مهمانان توانستند وارد محل برگزاری مراسم شدند، در این میان به هنگام علت ازدحام جمعیت معترض تعدادی از مدعوین از جمله مدیران دانشگاه و خبرنگار صدا و سیما به هنگام ورود به علت برخورد با شیشه شکسته درب ورودی زخمی شدند .
با وجود این حواشی مراسم تودیع و معارفه برگزار شد و استاندار زنجان در سخنرانی خود برخورد با افرادی که نظم را بر هم زده اند تاکید کرد و گفت: «در برخورد با متخلفان هیچ تعارفی نداریم و نخواهیم گذاشت عده ای دانشجونما و بهره بردار سیاسی، نظم دانشگاه را برهم بزنند».

Farakhan Be Tazahorat Dar Newyork- 25 9 20-فراخوان به تظاهرات بزرگ در نیویورک10

Mittwoch, 25. August 2010

عفو بین الملل: شیوا نظر آهاری؛ احتمال مواجهه با مجازات اعدام


چهارشنبه، ۰۳ شهریور ۱۳۸۹ / ۲۵ اوت ۲۰۱۰
 



به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، سازمان عفو بین الملل در بیانیه روز دوشنبه خود با اشاره به اتهام «محاربه» نسبت داده شده به این فعال حقوق بشر گفت که این اتهام می تواند مجازات مرگ را در پی داشته باشد. جلسه بعدی محاکمه نظرآهاری برای سیزدهم شهریور ماه سال جاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران تعیین گردیده است. به گفته عفو بین الملل، نظر آهاری زندانی عقیدتی ای است که صرفا به خاطر فعالیت های مسالمت آمیزش برای آزادی بیان و آزادی تجمعات زندانی شده است.
شیوا نظر آهاری، از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر (CHRR) در ۲۹ آذرماه ۱۳۸۸ دستگیر، و ظاهرا بر اساس ماده ۱۸۶ مجازات اسلامی، به «محاربه»، و همچنین «اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم» (ماده ۶۱۰) و «تبلیغ علیه نظام» (ماده ۵۰۰) متهم گردیده است.
عفو بین الملل با اشاره به اتهامات فوق، ابراز نگرانی کرد که چنین اتهامات مبهمی نمی تواند برای اثبات یک جرم کافی باشد.

سیاست تعامل ومذاکره با رژیم یک سراب است!


دوشنبه، ۰۱ شهریور ۱۳۸۹ / ۲۳ اوت ۲۰۱۰


تعامل، مذاکره، مصالحه، مماشات، گفتگوی انتقادی، گفتگوی سازنده و.... اسامی مستعار سازشی است که در طول قریب سه دهه توسط سیاست سازان و کسانیکه دست درپیشبرد سیاستهای کلان در منطقه وجهان داشتند و دارند به عمد یا به سهو درنوع رابطه شان با رژیم به کارگرفته اند وهربار سرافکنده تراز پیش درعمل بی حاصل بودن آن به اثبات رسیده و دست آخر پاسدارمالیخولیایی احمدی نژاد نابترین محصول آن بوده است. درتمام این دوران اما این مقاومت ایران بوده که درهرمقطعی این اسامی مستعار را افشا کرده وبی نتیجه بودن آنرا اعلام نموده است.
امروز اما به همت قیام مردم ایران وپیگیری این مقاومت درکارزاری فشرده وسنگین این اسامی مستعارکمرشکن شده، ریچارد هاس) رئیس با نفوذ "شورای روابط خارجی" آمریکا ( در مقاله ای که در مجله نیوزویک به چاپ رساند، از اوباما خواست تا از سیاست "تغییر رژیم در ایران" حمایت کند".
هاس که تا قبل از آن یکی از جدی ترین مبتکران و آرشیتکت های سیاست تعامل و مذاکره با رژیم ایران بود، ضمن آنکه به اشتباه خود در مورد خوش بینی بیهوده به رژیم ملایان و اصرار بی جهت بر سیاست مذاکره اعتراف نمود، خواهان حمایت صریح و مستقیم اوباما از "اپوزیسیون" گردید. وی از جهان آزاد خواست تا این فرصت تاریخی برای رها شدن از شر این حکومت را از دست ندهد.
شاید بتوان بهترین تفسیر از این وضعیت را از زبان  گری سیک، سیاستمدار کارکشته و طرفدار پر و پا قرص مماشات با رژیم شنید که بلافاصله پس از شروع جنبش با تاسف و نگرانی  وبه واضحترین صورت و با حسرت تعامل با رژیم را غیرمستقیم  سراب خواند واظهار داشت: «ظاهرا هیچ چیز از معامله دولت اوباما با یک حکومت نامشروع و دیکتاتور جلوگیری نمی کند. اما این انتخابات و وقایع پس از آن هدیه ای  باور نکردنی به تمام آن کسانی در واشنگتن بود که کل مذاکره با ایران (سیاست مماشات) را مورد سوال قرار میدهند، اشتهای سیری ناپذیر حاکمان ایران برای قدرت باعث گردید تا بهترین هدیه را تقدیم سخت ترین دشمنان خود کنند».
نکته مهم دیگر این است که گری سیمور ودنیس راس که هردو ازکارشناسان مهم سیاسی درآمریکا وازنزدیکان بانفوذ اوباما درکاخ سفید هستند پیش بینی هایشان درمورد بی ثمری مذاکرات با رژیم درست درآمده است.
 درهمین راستا جان بولتون سفیر سابق آمریکا درسازمان ملل نیزچندی قبل اعلام کرد: «ما ۱۴ماه است با رئیسجمهورى مواجهیم که بى‌تجربه بوده و با این مقوله، ساده‌لوحانه برخورد کرده است، نگرانى من اینست که این دولت در نهایت فکر مى‌کند مى‌تواند با رژیم ایران به توافق برسد، این ساده‌لوحانه است.
و تلویزیون فاکس نیوز دریکی از آخرین گزارشهایش در این زمینه می گوید: زمانی که اوباما گفت من مایلم با دشمنانمان ملاقات کنم، من یک سیاست تعامل دارم، هیلاری کلینتون با این نظر مخالف بود، و جان مک کین هم آنرا مضحک و مسخره توصیف کرد. مشکل اینجاست که این سیاست هیچگاه به حرکت در نیامد. احمدی نژاد هم هیچگاه لحن آشتی جویانهیی نسبت به دولت کنونی آمریکا نداشت. فاکس با زیر سؤال بردن اظهارات جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا درباره احتمال دیدار احمدی نژاد و اوباما گفت، در این رابطه یک «اما»ی بزرگ وجود دارد و آن این است که رژیم ایران باید در برنامه هستهیی خود حسن نیت نشان دهد و ثابت کند که برای مقاصد صلح آمیز است».
فاکس نیوز ضمن تردید در این مسئله افزود: «حتی گفتگو برسر سه گروگان آمریکایی که بیش از یکسال است در اسارت رژیم ایران به سر میبرند، مسئولیت وزیر خارجه است، نه رئیس جمهور…»
فاکس نیوز نتیجه می گیرد: سیاست تعامل ومذاکره با رژیم یک سراب است!

                                                                                                                              منبع سایت همبستگی ملی

اولین حکم اعدام برای یک زن زندانی سیاسی دستگیر شده در جریان قیام


چهارشنبه، ۰۳ شهریور ۱۳۸۹ / ۲۵ اوت ۲۰۱۰
 

اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران - اخبار رسیده مبنی بر محکومیت خانم فرح (المیرا) واضحان به اعدام, فراز دیگری از وحشیگری و زن ستیزی فاشیسم دینی حاکم بر ایران را به نمایش می گذارد. وی که به خاطر داشتن رابطه خانوادگی با مجاهدان اشرف بازداشت شده است, علاوه بر اعدام به دو سال حبس و پرداخت جریمه نقدی نیز محکوم شده است!!
خانم واضحان اولین زن زندانی سیاسی است که در جریان قیامهای یکساله اخیر, به اعدام محکوم شده است.
خانم واضحان, به همراه دو فرزندش, در ۸دیماه۸۸, دو روز بعد از قیام عاشورا, در یورش وحشیانه عوامل اطلاعات آخوندی به خانه اش دستگیر شد. وی بیش از یک ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت تا به اعترافهای تلویزیونی تن دهد. فرزندان وی نیز مدتی درسلول انفرادی بودند تا علیه مادر خود اعتراف کنند.
دایی خانم واضحان, آقای پرویز فیضی. از زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین بود که در سال۶۴, در سن ۳۰سالگی, توسط رژیم ضدبشری آخوندی اعدام شد.
مادر خانم واضحان که در آن زمان تنها ۳۸سال داشت, وقتی لاجوردی قصاب اوین خبر اعدام برادرش را به او داد, در مقابل زندان اوین دچار حمله قلبی شد و به دنبال آن به شهادت رسید. خواهر خانم واضحان نیز در دهه۶۰ به مدت چهار سال به جرم هواداری از سازمان مجاهدین در شکنجه گاههای رژیم ضد بشری آخوندی زندانی بوده است.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت از دبیرکل, شورای امنیت و کمیسر حقوق بشر ملل متحد و سازمانهای حقوق بشری و مدافعان حقوق زنان می خواهد حکم اعدام زندانیان سیاسی, به ویژه حکم اعدام خانم واضحان را محکوم کرده و به اقدام فوری برای آزادی وی مبادرت کنند.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران
۳شهریور۱۳۸۹(۲۵اوت۲۰۱۰)

سینا دشتی ـ کابوس پاسدار نبوى


چهارشنبه، ۰۳ شهریور ۱۳۸۹ / ۲۵ اوت ۲۰۱۰
 

بسیاری ابراهیم نبوی را فقط طنز نویس و روزنامه نگاری می دانند که به واسطه سرکوب روزنامه نگاران در دولت خاتمی مجبور به ترک وطن گردیده است اما همه ماجرا همین نیست.
ابراهیم نبوی به اعتراف خودش دیر زمانی مدیر سیاسی وزارت کشور و جانشین مدیرکل اجتماعی وزارت کشور بوده است. البته وی اشاره ای به این نمی نماید که در همان زمان نخست وزیری میر حسین موسوی، در وزارت کشور که بواقع در آن سالها در کنار وزارت اطلاعات، مسئولیت تخلیه اطلاعاتی زندانیان سیاسی و آماده کردن آنها برای شوهای ندامت و تواب سازی بوده است را بر عهده داشته است.
نبوی در کنار اسدالله لاجوردی مسئولیت خرد کردن زندانیانی را بر عهده داشته که بیشترشان بعدها در قتل عام زندانیان سیاسی روانه گورستانهای بی نام و نشان شدند.
پاسدار ابراهیم نبوى که خودش و ولى فقیه او می دانند که خون چند نفر را خودش در خدمت به امام جانى و ملعونش، بر زمین ریخته و چند نفر را با شلاق کبود وله کرده است دوباره " گاو گند چاله دهانش" را باز کرده که گویا کشتار زندانیان در سال ٦٧ مقوله یى است که باید فراموش شود و چون اکثر قربانیان این "جنایت علیه بشریت" إز مجاهدین و فدائیان بوده اند نباید به ولی فقیه و رژیم جنایتکار گیر داد، بلکه ملت ایران یک تشکر هم بدهکار رژیم براى "کشتن چند هزار نفر در چند روز" (از نامه منتظرى به خمینى) هستند. او باید بگوید: «مساله کشتار دهه شصت، فارغ از اما و اگرها، و یا مساله قتلهای زنجیره ای، موضوع زندگی مردم اکنون ایران نیست».

رذالت نبوى و دیگر پاسداران اعزامى به خارج کشور همطراز و همسنگ وقاحت احمدى نژاد است. به این محصول ناب ولایتى نمیشود انتقاد کرد و ایراد گرفت.  ماموریت نوکر خامنه ای در هم شکستن مرزها و حرمتهاى هست که در تاریخ مبارزاتى هر کشور شاخص مرز کهنه با نو، میرا با بالنده، دیکتاتورى با آزادیخواهى بوده ومی باشد. نبوى شکنجه گرى است که ادعاى بی ریشگی تاریخ را دارد. ابله تمام دنیا وتاریخ را با طویله پاسداران ولایت فقیه اشتباه گرفته و کیش مردم فروشى و لیسیدن خنجر جلادان را فرهنگ متداول فرض کرده است.

«مثلا اگر شما راه حلی ارائه کنید که مستلزم یک جنگ، سقوط یک حکومت یا یک انقلاب باشد، طبیعی است که آنها آن را جدی نمی گیرند. البته مردم عادت دارند که بگویند که دوست دارند همه چیز عوض شود، ولی خودشان می دانند که همه چیز عوض نخواهد شد. نه اینکه نباید عوض شود، چون نمی تواند عوض شود».

این پاسدار جلاد در ذهن تاریک و گندیده خود و ایدئولوژی آخوندى خود چه تحفه و نوبرى را پرداخته و بار آورده که می خواهد به خلق الله قالب کند که این لجن آخوندى به صفت رنگش، خورش قورمه سبزى است و مردم باید آن را بالا بکشند و به به هم بگویند.

«حتی از جنگ نیز تلخی های آن در خاطر مردم نیست، فقط رشادت بسیج و سپاه در مقابل دشمن در ذهن عمومی مانده است. مردم داخل ایران شاید از گناه هر دشمنی می گذرند، اما با مجاهدین خلق کنار نمی آیند، چرا که آنان را قاتلان فرزندانی که در ایران مورد بمباران عراقی ها قرار گرفتند، می دانند. علت اینکه مردم هنوز مجاهدین خلق را به یاد دارند، این است که تلویزیون آنها هر روز تصویر آنها را نشان می دهد و مردم هر روز بیشتر از آنها دلزده می شوند».

 او دیده که نمایندگان استکبار جهانى و "خود باختگان غوطه ور در فرهنگ منحط غرب" با چاپلوسى براى احمدى نژاد و ملیجک او مشائى به الاف و ألوف رسیده اند و سر کچل اما موٌمن به انقلاب اسلامى او که نه رو در وطن و نه دل در غربت ندارد هنوز سخت سخت بى کلاه مانده است. به قول شیرازى ها "خاک کاهو بر سرش" گمان می کند اگر دجالى توانست خمینى را " امام" و "رهبر" کند، خوب چرا او  نتواند؟

«شاید به همین دلیل است که حتی اگر دولت موجود رسما اعلام کند که برای بزرگداشت کشتار ۶۷ هر کسی آزاد است که یک مراسم برگزار کند، مطمئنا تعداد حاضرین در آن مراسم به ده هزار نفر هم نمی رسد، در حالی که اگر همین امروز اعلام کنند که قرار است برای بزرگداشت ندا و سهراب در تهران یک مراسم آزاد برگزار شود، بی تردید حداقل دو میلیون نفر از مردم در مراسم شرکت می کنند. حتی اگر دولت تصمیم بگیرد که اجازه برگزاری مراسمی برای شهدای قتلهای زنجیره ای بدهد، مطمئنا جمع بزرگی در آن حضور نخواهد یافت».

گویا مردم یادشان رفته که همین پاسدار ها و بسیجی های "رشید" بودند که ندا و سهراب را کشتند.
اما نسلى و مردمى که خمینى را از ماه دجالیت به چاه تنفر تاریخ به زیر کشاندند، در برابر جوجه پاسدار پر ریخته ای مثل نبوى خوب بلد است راه و مسیرش را به پیش ببرد
دم خروس اینجا بیرون میزند: «شبکه تلویزیونی " رسا" بزودی پخش خود را آغاز می کند»،
 و فریاد آی دزد آی دزد این حرامی را که: «برخی از بیماران سیاسی بیرون کشور، ناخودآگاه معتقدند هر کسی که در حکومت کار می کند، یا با آن کنار آمده مزدور رژیم است».

نبوى جلاد بهتر است فکر تهیه دفاعیه خودش در مقابل دادگاه حقیقت یاب مردم ایران باشد. دادگاه او با وکیل مدافع و هئیت منصفه و بدون قصد اعدام و فارغ  از هر گونه شکنجه و آزار تنها با قصد روشن شدن نام و سرنوشت کسانى که نبوى و امثال او، انها را شکنجه کردند، مثله کردند، آتش زدند، سر بریدند، تجاوز کردند، شلاق زدند، اموالشان را به غارت بردند، و .... تشکیل خواهد شد. ناظران بین المللی در آن شرکت خواهند کرد. این دادگاه به بررسى جنایت علیه بشریت در ایران تحت حاکمیت رژیم خمینى و خامنه اى خواهد پرداخت. این جنایات بنا بر تمامى تجارب و دستاوردهاى بشرى بعد از جنگ دوم جهانى نه فراموش میشود و نه مشمول مرور زمان خواهد شد. این کابوس شبانه پاسدار نبوى و جنایتکارانى مثل او هست و خواهدبود.