Samstag, 29. Mai 2010

مادر مجيد توكلى براى نجات جان فرزندش، استمداد مىطلبد



مادر مجيد توكلى براى نجات جان فرزندش، استمداد مىطلبد


زنداني سياسي, مجيد توكلي
زنداني سياسي, مجيد توكلي
مادر مجيد توكلى طى مصاحبهيى كه در رسانههاى مختلف منتشر شده، نگرانى خود را از اعتصاب غذاى خشك مجيد توكلى اعلام و از مردم تقاضاى كمك نموده است كه در زير آورده مىشود:
از زندان به ما زنگ زدند كه مجيد 3روز است كه اعتصاب غذا كرده است و اعتصاب غذاى خشكه و خيلى هم و حالش بد است و ما هم نمىدانيم كه ديگه از كى تماس بگيريم. از كجا و از كى تماس بگيريم.
صداى ما را هر كى كه مىشنود هر كارى كه مىتوانيد براى مجيد انجام بدهيد هر كارى هر كسى كه هر كجا هستند و مىتوانند براى مجيد هر كارى كه مىتوانند بكنند كه مجيد بتواند از اين انفرادى بيرون بيايد چون اعتصاب غذاى مجيد خشكه  و من خيلى نگرانش هستم و خيلى ناراحت هستم برايش كه اعتصاب غذاى خشك كرده.
 مجيد سالم بود و هيچ مريضى و ناراحتى نداشت، 4ماه ونيم انفرادى و فقط وقتى كه از انفرادى آوردنش بيرون يك كمى حالش بد شده بود و ناراحت بود و گفته بود گلويم و ريهام و اينا خيلى درد دارند و بعد كه گفت كه رفتم درمانگاه و گفتند چركى دارد و عفونت كرده است.
بهخاطر 4ماه و نيم بود كه انفرادى بود نه هواخورى داشت و هيچ بيرون نمىتوانست بيايد من اصلا ملاقات با مجيد نمىتوانم بروم چون بيمار هستم و نمىتوانم مسافرت كنم. پدرش با برادرش رفته بود و ملاقات حضورى هم بود. اونهم فروردين ماه بود. اول ارديبهشت آوردند عمومى، و حالا بعد دوباره بردنش انفرادى. ما شيراز هستيم و مسافت شيراز تا تهران براى ما سخت است و ده تا 15ساعت راه است.

Mittwoch, 26. Mai 2010

من خودم از وقتی شنیدم مجید اعتصاب غذا کرده، لب به غذا نزدم. من هم دو روزه در اعتصاب غذا هستم بخاطر مجید

 

 

انتقال دوباره مجید توکلی به انفرادی به دلایل نامعلوم

 

 

 

مجید توکلی، فعال دانشجویی، از یکشنبه، در پی انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زده است. علت این انتقال به خانواده و وکیل وی اعلام نشده است. مادر توکلی در گفت‌و‌گو با دویچه وله درباره سلامت فرزندش ابراز نگرانی کرد.

 

مجید توکلی، فعال دانشجویی، که پیش از این به علت سخنرانی در روز دانشجوی سال گذشته بازداشت و به هشت سال و نیم زندان محکوم شده بود، در زندان دست به اعتصاب غذا زد.
مادر این فعال دانشجویی با اعلام این خبر در گفت‌وگو با دویچه وله تاکید کرد که توکلی در اعتراض به انتقال دوباره خود به سلول انفرادی از دوم خرداد دست به اعتصاب غذا زده است.
وی با اعلام این‌که فرزندش به شدت بیمار بوده و از عفونت ریه و گلو رنج می‌برد به انتقال وی به انفرادی اعتراض کرد.
مجید توکلی، فعال دانشجویی، آخرین بار در شانزدهم آذر ۸۸ و هنگام خروج از دانشگاه امیرکبیر تهران که در آن سخنرانی کرده بود، از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بازداشت شد.
رسانه‌های دولتی همان روز با نمایش عکس‌هایی از مجید توکلی که پوشیده در مقنعه و چادر بود ادعا کردند که وی هنگام فرار و در پوشش زنانه دستگیر شده است. چیزی که اعتراض‌های گسترده بین‌المللی را بر علیه آن‌چه تحقیر حکومتی خوانده می‌شد، برانگیخت.
توکلی دو هفته پس از بازداشت خود و بدون دسترسی به وکیل از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد.
آن‌چه در پی می‌آید گفت‌وگوی دویچه وله است با مادر این فعال دانشجویی که خود اینک از شدت نگرانی بیمار شده و با این‌همه تاکید دارد که تا بازگرداندن پسرش به بند عمومی او هم در اعتصاب غذا به سر می‌برد.
دویچه وله: خانم توکلی آخرین تماس آقای توکلی با منزل چه زمانی بود و وضعیت عمومی‌شان چطور بود؟
روز یک‌شنبه صبح ساعت هشت و ربع با من تماس گرفت. پرسیدم چطوری خوب شدی؟ چون بیمار بود. گفت نه هنوز ، روز به روز بدتر می‌شوم که بهتر نمی‌شوم. همین. چند دقیقه بیش‌تر صحبت نکرد. چون مریض بود خیلی ناراحتش بودم. گفتم برو درمانگاه. گفت رفتم، دارو می‌خورم ببینم چطور می‌شود. شب ساعت حدوداَ هشت بود تماس گرفتند و گفتند که مجید را برده‌اند به انفرادی. وقتی داشتند می‌بردند او را گفته بود به خانواده‌ام بگویید من تا وقتی مشکل‌ام حل نشود و از انفرادی بیرون نیایم اعتصاب غذا هستم. خیلی ناراحت شدم. اعصابم بهم ریخت. گفتم آخر برای چی بردندش انفرادی. چون قبلاَ چهار ماه و نیم انفرادی کشیده بود و تازه اول اردیبهشت آورده بودندش عمومی. نباید خانواده بداند دلیل این‌که بردند او را انفرادی چیست؟ نباید وکیل بداند؟
تماسی با مقام‌های مسئول نداشتید؟ به جایی مراجعه نکردید؟
جواب نمی‌دهند. هر چی زنگ می‌زنیم جواب نمی‌دهند. اصلاَ جوابگو نیستند که جواب ما را بدهند. نمی‌دانم کجا مراجعه کنم. از کی شکایت کنم. به کی درد و دلم را بگویم؟ مجید بیمار بود. باید حتماَ یک اتفاقی بیفتد تا رسیدگی کنند. بعد هم به ما می‌گویند که با رسانه‌ها صحبت نکنید. پس صدای ما را از چه طریقی می‌خواهند بشنوند چون خودشان که هیچ وقت جواب ما را نداده‌اند. پدرش با برادرش رفتند تهران که آقای دولت‌آبادی را ببینند جواب‌شان را ندادند، گفتند وقت ملاقات نمی‌دهیم. یک دانشجو مگر چه کار کرده؟ ربع ساعت سخنرانی کرده. برای ربع ساعت سخنرانی هم که هشت سال و نیم حکم زندان برایش بریدند. چرا بعد از چهار ماه و نیم انفرادی، دوباره برگرداندنش به انفرادی؟
چه بیماری خاصی دارند که گفتید حال‌شان خوب نبود؟
می‌گفت ناراحت می‌شوی و برای همین نمی‌گفت بیماری‌اش را دقیق. همیشه می‌گفت خوب هستم تا به من روحیه بدهد. اما من از صدایش می‌فهمیدم که خیلی مریضی‌اش بد است. چون هر وقت حالش خوب بود، از صدایش می‌فهمیدم، هر وقت هم که بد، باز از صدایش می‌فهمیدم. می‌گفتم تو مریضی، می‌گفت نه مادر تو ناراحت نباش، من خوب هستم. فقط گلو و ریه‌ام چرک کرده، دارم دارو می‌خورم، درمان می‌شوم. می‌گفت ناراحت نباش. ولی من خیلی ناراحت‌اش هستم. من از خدا شکایت دارم. از خدا جواب می‌خواهم. مگر این جوان چه کار کرده که بدون وکیل دادگاه‌اش را برگزار کرده‌اند. حکم‌اش را داده‌اند. وکیل را هم هیچ جایی راه نمی‌دهند. من خودم از وقتی شنیدم مجید اعتصاب غذا کرده، لب به غذا نزدم. من هم دو روزه در اعتصاب غذا هستم بخاطر مجید، بخاطر این‌که بیمار بوده، بخاطر این‌که نمی‌دانیم به چه دلیلی او را به انفرادی برگردانده‌اند.

Sonntag, 23. Mai 2010

طرح جبهه همبستگی ملّی برای سرنگونی استبداد مذهبی



 طرح جبهه همبستگی ملّی برای سرنگونی استبداد مذهبی
۱


‌ـ شورای ملی مقاومت ایران با تأکید بر التزام اعضای خود در قبال برنامهٌ شورا و دولت موقت و طرحها و مصوبات و ساختار سیاسی شورا، طرح جبههٌ همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را اعلام می‌دارد و در چارچوب این جبهه آمادهٌ همکاری با دیگر نیروهای سیاسی است.
۲‌ـ جبههٌ همبستگی ملی، نیروهای جمهوریخواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت‌فقیه و همهٌ جناحها و دسته بندیهای درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند، دربر می‌گیرد.
جبههٌ همبستگی ملی تبلیغ به‌سود حاکمیت آخوندی و هریک از جناحهای آن و مذاکره و برقرارکردن رابطه با آنها را خط قرمز پیکار آزادیخواهانه و مرزبندی ملی ایرانیان در برابر حاکمیت آخوندی می‌شناسد و آن‌را محک تشخیص دوست و دشمن و معیار تنظیم‌ رابطه با کلیهٌ افراد و جریانهای سیاسی می‌داند.
۳‌ـ داوطلبان عضویت در جبهه، التزام خود را به مادهٌ ۲ این طرح اعلان می‌کنند. اولین گردهمایی جبهه، به بحث و گفتگو دربارهٌ همه مسائل جبهه از جمله بررسی و تصویب عضویتها، تنظیم و تصویب آئین‌نامه‌های لازم و انتخابات درونی جبهه می‌پردازد.
تبصره: دبیرخانهٌ شورا تدارک برگزاری اولین گردهمایی جبهه را برعهده دارد.
طرح حاضر در سه ماده و یک تبصره در تاریخ ۱۳آبان ۱۳۸۱ در شورای ملی مقاومت ایران به‌تصویب رسید.
مسئول شورای ملی مقاومت ایران
مسعود رجوی

 از سخنان رئیس جمهور برگزیده مقاومت در گردهمایی همبستگی در پاریس – ۳۰تیر ۱۳۷۳
... امشب جشن همبستگی ملی‌است، همبستگی ملی کلیهٌ اجزای ملت ایران.  همهٌ ‌آنهایی که برای آزادی و استقلال ایران دلشان می‌تپد و به آن عشق می‌ورزند.  از کلیهٌ ملیتها: فارس، کر‌د، ترک، لر، بلوچ، ترکمن، عرب و غیره، از تمامی مذاهب: مسیحیان ارجمند، کلیمیها، زرتشتیها و سایر مذاهب، کلیه ورزشکاران و ملی‌پوشهای قهرمان کشور، فرهنگیان، د‌انشگاهیان، دانش‌آموزان، دانشجویان، متخصصان، همهٌ‌اقشار، چه‌زن  و چه مرد، چه پیر، چه جوان و هنرمندان.‌و چه شب مبارکی است امشب که پیوند همهٌ آنها به‌خصوص جامعهٌ هنرمندان است با مقاومت ایران.

آخرین به روز رسانی ( شنبه، ۲۴ بهمن ۱۳۸۸ ۱۱:۵۲ )

حميد حائرى، زندانى سياسى، بدليل ديدار با فرزندش در اشرف، محاكمه مىشود

 
 
 
 
حميد حائرى، زندانى سياسى، بدليل ديدار با فرزندش در اشرف، محاكمه مىشود
زنداني سياسي آزاد بايد گردد
زنداني سياسي آزاد بايد گردد

قضاييه خونخوارخامنهاى، حميد حائرى از زندانيان باسابقه سياسى را كه بهخاطر ديدار با فرزند مجاهدش در اشرف و هوادارى از مجاهدين زندانى است، به اتهام «محاربه» دربيدادگاههاى فرمايشى خود مورد محاكمه قرار داد.
گزارشها حاكيست كه وزارت اطلاعات آخوندى پس از پروندهسازى و و بازجوييهاى مستمر عليه حميد حائرى وى را به شعبه 28 دادگاه ضد مردمى به رياست دژخيم مقيسهيى تحويل داد و روز چهارشنبه 29ارديبهشت تحت محاكمه نمايشى قرار گرفت.
حميد حائرى از زندانيان سياسى دهه 60، در 15آذر ماه 1387 در حاليكه بهخاطر جراحت ناشى از تصادف سنگين دربستربيمارى بود، با يورش مأموران و دژخيمان وزارت اطلاعات دستگير و به بند مخوف 209 زندان اوين منتقل شد.
وى بارها از سوى دژخيمان و بازجويان وزارت اطلاعات تحت شكنجههاى جسمى و روحى قرار گرفت تا به خواستههاى آنها تن دهد، اما در برابر دژخيمان به مقاومت و ايستادى ادامه داد. دژخيمان وزارت اطلاعات بارها او را تهديد كردهاند كه همسر و دختر جوانش را دستگير و در اردوگاه مرگ كهريزك تحت شكنجه قرار خواهند داد.
حميد حائرى در بيداگاه ديكتاتورى آخوندى از جمله به محاربه، ديدار با فرزندش در اشرف، هوادارى از سازمان مجاهدين، فعاليت مستمر سياسى و تبليغ عليه نظام متهم شده است.

europress spain

 
 
 
 
 
 
يوروپرس اسپانيا
 سازمان مجاهدين براى توقف اعدام شش تن از هوادرانش فراخوان داد
كارزار گسترده عليه تأييد حكم اعدام براي بستگان مجاهدان اشرف, ادامه
 دارد
كارزار گسترده عليه تأييد حكم اعدام براي بستگان مجاهدان اشرف, ادامه دارد

خبرگزارى يوروپرس اسپانيا گزارش داد: سازمان مجاهدين خلق ايران به يك اقدام بين‌المللى براى توقف اعدام شش تن از هوادرانش توسط رژيم آخوندى فراخوان داد.

اين خبرگزارى افزود: ”رئيسجمهور منتخب شوراى ملى مقاومت ايران كه خواهان نفى“ ديكتاتورى آخوندى ايران ”است اين موضوع را توهينى براى انسانيت در قرن 21 خواند. مريم رجوى در يك اطلاعيه اعلام كرد كه:“ رابطه اقتصادى با اين رژيم تنها زمانى مىتواند ادامه يابد كه وضعيت اعدامها پايان گيرد و وضعيت حقوقبشر در اين كشور تضمين گردد.

يوروپرس نوشت: همراه با على صارمى كه 23سال از زندگىاش را در زندان گذرانده، محسن مقدم دانشپور و پسرش احمد، عبدالرضا قنبرى، جعفر كاظمى، محمد على حاج آقائى نيز محكوم شدهاند. آنها رابطه معمول خود را با خانوادهشان در كمپ اشرف در عراق حفظ كردند، جائى كه 3500تن از اعضاى سازمان مجاهدين خلق ايران در آن ساكن هستند.

زندانى سياسى، حسن ميرزايى، جهت شكايت از عاملان شكنجه، استمداد طلبيد

 
 
 
 
 
زندانى سياسى، حسن ميرزايى، جهت شكايت از عاملان شكنجه، استمداد طلبيد
زندان
زندان

اين‌جانب حسن ميرزايى در تاريخ ۳/۳/۸۸ در ايست بازرسى سپاه  در منطقه سلماس توسط ماموران امنيتى دستگير شدم و حدود هفده روز در وزارت اطلاعات شهرستانهاى سلماس و خوى بازداشت بوده و تحت بازجويى بودم در مورخ ۲۱/۳/۸۸ از زندان شهرستان خوى به اداره اطلاعات شهرستان اروميه منتقل شدم و حدود ۴۷ روز تحت شکنجههاى فيزيکى و روحى شديدى قرار داشتم. در طول  ۴۷ روز شکنجه در اداره اطلاعات شهرستان اروميه شاهد شکنجههاى فيزيکى از قبيل ضرب و شتم، شلاق زدن به پاها و کتف هايم، جوجه کباب (آويزان کردن از دستها و پا ها) و آويزان کردن از دو دست بودم.

از روز هفتم بازداشت در اداره اطلاعات اروميه روزانه دو بار صبح و عصر توسط صندلى برقى شکنجه شدم و  بعد از ۱۴ روز به  بند ۲۰۹ اوين منتقل شدم و در آن‌جا نيز با تزريق ۳ بار امپول به بدنم دچار کندى عضلات و کندى عجيب در پاسخگويى به سوالات و عدم توانايى در راه رفتن شدم و طى اين مرحله حدود ۷ الى ۸ روز به جز آب نمىتوانستم غذا بخورم.

سپس از  بند ۲۰۹ زندان اوين به زندان خوى منتقل شدم که در ايام سپرى شده در اين زندان بهدليل آسيب ديدگى از ناحيه سينه دچار تنگى نفس و سرفههاى شديد به همراه خلط شدهام و زانوى چپم نيز بهدليل تحمل شکنجههاى شديد جسمى هم‌چنان اذيتم مىکند.

در مدت يک سال که در زندانهاى شهرستان خوى و اروميه هستم يعنى تحمل حبس مينمايم با توجه به پيگيريهايم و مراجعات متعدد به بهدارى زندان و طبق نظر پزشک زندان خوى و زندان اروميه در معاينات اوليه اعلام شد که شش هايم نيازى فورى به  عکس راديو لوژى دارد و همچنين در معاينات مقدماتى در بهدارى زندان اوين نيز پزشک زندان گفت بر اثر آن شکنجهها رشتههاى عصبى قسمت زانوى پاى چپ آسيب شديد ديده و اين موضوع باعث لاغر شدن پاى چپم شده است پس از معايانات پزشکى بارها در خواست معالجه با هزينه شخص ام در بيمارستانى در خارج از زندان شدم و يا خواهان ملاقات با يک پزشک متخصص شدهام که تا کنون نتيجهاى در بر نداشته است و حال عمومىام روز به روز به وخامت مىگرايد.
 
 با مشاهده اين ظلمها و تحمل شکنجههاى جسمى و روحى و عدم درمان بيماريهايم و کارشکنيهاى صورت گرفته از سوى مسئولين از تمامى سازمانها و نهادهاى حقوقبشرى در داخل کشور تقاضا دارم نسبت به انتشار شکنجههاى متحمل شدهام افشاگرى نموده و آنرا به گوش جهانيان برسانند.

همچنين از کليه هم وطنان در خارج از کشور که در فعاليتهاى بشر دوستانه پيشقدم هستند درخواست دارم  که به نيابت از بنده شکايتى را از رژيم منحوس حاکم بر ايران در دادگاه بينالمللى لاحه طرح کنند تا بعد از آزادى از زندان مخوف رژيم جهل و ظلم از طريق محافل حقوقى پيگير اين وحشىگريها شوم در نهايت از تلاش تمامىدوستان و مدافعان حقوقبشر تشکر مينمايم.

حسن ميرزايى فرزند على
زندان مرکزى اروميه
۱ خرداد ماه