Samstag, 20. März 2010

درس آتشين چهارشنبهسورى




درس آتشين چهارشنبهسورى
پيام بهآتشافروزان و نسل قيام
پيش بهسوى بهار آزادى






مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران
مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران
سلام و صد آفرين بهآتشافروزان چهارشنبهسورى! 

بهآنها كه تهديدها و شاخ و شانه كشيدن و فتوا و فيلمهاى هاليوودى «مرحمتى» از سوى ولىفقيه ارتجاع را بهسخره گرفتند. امروز و امشب از خانهها بيرون زدند و با رهنمود اشرفنشان  «بيا بيا!» در خيابانها بهاستقبال خطر شتافتند.
به آنها كه نشئه 22بهمن را از سر خامنهاى و مزدوران سپاه و بسيج و اطلاعات و انتظامى پراندند.
بهآنها كه دعوتهاى پياپى باندهاى مغلوب و توبهكار حكومت يزيدى براى حفظ آرامش و پرهيز از هرگونه «ساختارشكنى» و «هنجارشكنى» را با پاسخى آتشين، ارزانى خود آنها كردند.

بهپيشتازان سياسى و برندگان استراتژيكى قيام 88 در آخرين روزهاى سال،
بهآنها كه نشان دادند با دست خالى هم مىتوان بسيج سركوبگرانه فوقالعاده وهمچنين بساط سازش با ولايت و خيانت بهقيام ملت را درهم ريخت تا راه قيام و انقلاب دموكراتيك مردم ايران بهسوى بهاران آزادى گشوده شود.

آرى، شما زرديهاى صفوف قيام را براى ولىفقيه ارتجاع و سازشكاران باقى گذاشتيد، سرخيها را در چهارشنبه آتشين تماماً از آن خود ساختيد، براى خود درو كرديد و بذر افشان رويش دوباره قيام در سراسر ايران شديد.

تنور لاله كنون بر فروخت باد بهار…
بله نسل قيام «هنجارشكن» است.
هنجار «ناهنجار» نظام ننگ و نحوست را از صدر تا ذيل بهآتش مىكشد و درهممىكوبد
ساختار رژيم پليد ولايت را در تماميت آن سرنگون مىكند و سرانجام پرچم آزادى را بهاهتزاز در مىآورد.
اين هويت ما، طريقت ما و شرافت ماست.

تهديدها و شاخ و شانه كشيدنها (تلويزيون رژيم)

احمدى مقدم فرمانده نيروى انتظامى:
«چهارشنبه آخر سال را داريم كه بايد قاطعانه از حوادث اون روز پيشگيرى بشه… آتش سوزى راه بيفته اين رو به شدت معاونت عمليات بايد طرح ريزى بكنه بايد برخورد بشه…».


رادان جانشين فرمانده نيروى انتظامى:
«… ما در چهارشنبه آخر سال اجازه نخواهيم داد خيابانى، ميدانى، اتوبانى، شاهراهى، بخواد بسته بشه، تحت هر شرايطى اگر يك نفر بخواد براساس خودسريش براساس خودكامگيش، به اين ترافيك اضافه كنه، قطعاً با قهر پليس روبهرو مىشه…».

سرهنگ غنىلو معاون اجتماعى فرماندهى انتظامى تهران بزرگ:
«… قانون مجازات اسلامى ماده 618 و 675 صراحتاً قانونى كه اخيرالتصويبه، يعنى مال ساليان گذشته هم نيستش، صراحت داره چنانچه كسانى مزاحمت و خسارت از صدا گرفته تا آتشسوزى قيد مىكنه، نام مىبره، براى ديگران از لحاظ جانى، مالى، آبرويى، حيثيتى بهبار بيارند، از مجازاتى كه البته مصاديق رو ريز كرده، من دارم خيلى كلى مىگم، از 3ماه تا 3سال… چنانچه عناد و محاربهيى در كار نباشه كه اين بحثش چيز ديگرى است…».

سرهنگ گودرزى رئيس مركز فوريتهاى پليس 110:
«96نفر از فروشندگان عمده رو دستگير كرديم، 1088نفر از كسانى كه در اين رابطه بهصورت فعال كار مىكردند و دنبال سودجويى خودشون بودند، الان در زندانهاى كشور هستند كه ظرف چند روز گذشته دستگير شدند، 156دستگاه خودرو رو متوقف كردند…».


سرهنگ عباسعلى محمديان رئيس پليس آگاهى فرماندهى انتظامى تهران:
«… در يك ماه گذشته 7محموله مواد محترقه كه بهصورت قاچاق به تهران حمل شده بود كشف كرديم… مواد و وسايل و مواد غيرمجازى كه وارد كشور مىشه تا 10برابر ارزش سيف اون جريمه مىشه و مواد محترقه از جمله اين مواد غيرمجاز هست كه معمولاً يك چنين مجازات سنگينى در انتظار اونها هست…».

ساجدىنيا فرمانده نيروى انتظامى تهران بزرگ:
«… ما به هرحال با هنجارشكنان برخورد خواهيم كرد. اين رو من مىخواستم اشاره بكنم… قطعاً در اين رابطه هم برخورد لازم خواهد شد. برنامه داريم كه از ساعت 2بعدازظهر به بعد، روز سهشنبه تا ساعت 12شب از تردد موتور سيكلتها درسطح شهر جلوگيرى مىكنيم…».


توقيف 21تن مواد محترقه در دستمال كاغذى
تلويزيون رژيم: «معاون عمليات فرماندهى انتظامى تهران بزرگ، از كشف 21تن مواد محترقه قاچاق به دست نيروهاى آگاهى پليس تهران خبر داد…».

كشف 23تن مواد محترقه
تلويزيون رژيم:
«فرمانده انتظامى تهران بزرگ از كشف 23تن مواد محترقه غيراستاندارد و 80هزار تن مواد محترقه دستساز خبر داد و گفت در اين رابطه تاكنون 88نفر دستگير شدند. سردار ساجدى نيا افزود برخورد قاطعانه پليس در انتظار فروشندگان و توزيعكنندگان مواد محترقه و هنجار شكنان است…».


كشوف73ميليون و 400هزار عدد انواع محترقه
تلويزيون رژيم: جانشين فرماندهى نيروى انتظامى اعلام كرد آمار كشتهها و كشفيات مواد محترقه طى چند روز گذشته افزايش يافت… و 73ميليون و 400هزار عدد انواع محترقه كشف شد. سردار رادان گفت تا بحال 21باند تهيه و توزيع مواد محترقه در كشور شناسايى و منهدم شده است


يكسال حبس، 74ضربه شلاق، قصاص
رحيمى كارشناس مسائل حقوق: (تلويزيون رژيم) : «در قانون مجازات ماده 618راجع به اخلال در نظم عمومى و ايجاد مزاحمت و سلب آسايش عمومى بحث كرده كه هر كس با هياهو و جنجال يا ارتكاب حركات غيرمتعارف موجب تعرض به افراد بشه يا موجب اخلال در نظم بشه يا موجب سلب آسايش عمومى بشه تا يكسال حبس و تا74ضربه شلاق داره… حتى ممكنه منتهى به قصاص هم بشه…».


تلويزيون رژيم: نمايش فيلمهاى سينمايى جذاب و ديدنى در آخرين سهشنبه سال 1388
1-فيلم «نقطه انهدام» شبكه3، ساعت 15. 30
2- «شكارچيان ذهن» شبكه4، ساعت 15. 45
3- «عصر يخبندان3» شبكه 2، ساعت 16. 10
4- «مسابقه»، شبكه يك، ساعت 17. 00
5- «آسترو» شبكه2: ساعت 17. 35
6- «اينديانا جونز و قلمرو جمجمه بلورين»، شبكه تهران، ساعت 19. 00
7- «پرواز» شبكه2، ساعت 19. 10
8- «نابودگر4» شبكه3، ساعت 21. 00
9- «فرود»، شبكه2، ساعت 23. 45
10- «جانسخت4» شبكه تهران ساعت 00. 40»
در آخرين سهشنبه سال 1388، شما را به تماشاى فيلمهاى جذاب و ديدنى شبكههاى سيما دعوت مىكنيم.
روابط عمومى سيما


خبرگزارى جمهورى اسلامى، پايگاه اطلاع رسانى ولىفقيه:
استفتا از رهبر معظم انقلاب درباره مراسم چهارشنبه آخر سال
سؤال: نظر جنابعالى در مورد چهارشنبهسورى چيست؟
جواب: علاوه بر آن كه هيچ مبناى شرعى ندارد، مستلزم ضرر و فساد زيادى است كه مناسب است از آنها اجتناب شود.

***

(شعارهاى ضدحكومتى و مرگ برخامنهاى مردم و جوانان بهپاخاسته در خيزش سراسرى چهارشنبهسورى در شهرهاى ايران)

***

ما را با آزادى و ايران و با يكصدهزار جاودانه فروغ آن، با ندا و ترانه وكيانوش و سهراب و ديگر شهيدان قيام، عهدى ديگر است كه تا جان در بدن داريم  «هواداران كويش را چو جان خويشتن داريم»

***

در دقايق پايانى شب هنوز از 37شهر گزارشهاى آتشبارى و شعارهاى مرگ بر خامنهاى همراه با دستگيرى مىرسد. از تهران، قزوين، كرج، شهركرد، اصفهان، شيراز، خرمآباد، نجفآباد، اهواز، كرمانشاه، كاشان، همدان، بروجرد، مشهد، گچساران، شهريار، اردبيل، سنندج، ايلام، اروميه، لاهيجان، كوهدشت لرستان، بهبهان، مريوان، جوانرود، بابلسر، بابل، رشت، تبريز، انديمشك، شاهينشهر، يزد، اسلامآباد، سرپل ذهاب، اراك، بيرجند و زنجان.

سلام بر دليران اشرفنشان و بىترس و بيم كه در شب تيره و تار ميهن، مشعل قيام آزادى بهدست گرفتهاند.
در حالىكه خامنهاى برخى «خواص» خود را مردود اعلام كرد تا آنها را بهمهميز توبه بكشد تا با يزيد زمانه باز بيعت كنند، در جنب پادگان سپاه در عشرتآباد، نسل قيام هنگام بهآتش كشيدن تصاوير منحوس او پاسخ مىدهد:
«خامنهاى رفوزه، توى آتيش مىسوزه!»

موتورهاى بسيجيان و مزدوران يكى پس از ديگرى بهآتش كشيده مىشود.
درگيرى و جنگ و گريز در همه جا ادامه دارد. جوانان شورشى با بهآتش كشيدن مراكز بسيج و تبليغات ضداسلامى و پرتاب نارنجك و بمبهاى صوتى و ترقه و فشفشه، كنترل برخى مناطق را براى ساعتهايى بهدست گرفتند. برخى مناطق حالت جنگى پيدا كرده است. اين بهترين تمرين و آمادگى براى قيام و قدوم ارتش آزادى است. اين بچهها همه پسانداز خود را در طبق اخلاص گذاشته، يا با قرض و قوله هر نارنجك صوتى را 20 تا 30هزار تومان مىخرند و بىمحابا پرتاب مىكنند.

خامنهاى حالا از سطلهاى زباله شهردارى هم مىترسد. مىترسد كه خودش با رژيمش بههمين سطلها روانه شود!
بازپرس جنايى ولىفقيه در تهران مىگويد كه توزيعكنندگان ترقه و فشفشه و وسايل معمول آتشبازى «بهعنوان قاچاقچيان اسلحه و مهمات شناخته مى‌شوند و بر اساس ماده2 قانون مجازات اسلامى تحت پيگرد قرار مى‌گيرند!»

از عجايب ديگر اينكه ديروز در خبرها آمده بود سپاه پاسداران «اتاق فكر» تشكيل داده است تا «در فضاى مجازى و رسانهيى حرف اول» را بزند! آخر سپاه بىكله و سركوب بىدنده و ترمز كجا و فكر و اتاق فكر كجا؟!

پاسدار بيگى، فرمانده اطلاعات سپاه ضد محمد، پشت بىسيم مىگويد كه تا ساعت 23 امشب مجموعاً 78 گزارش سرجمع درگيرى و اتفاقات تهران بزرگ را بهقرارگاه فرماندهى موسوم بهثارالله و ستاد مشترك سپاه فرستاده است. درگيريهاى تهران در 34نقطه شهر هنوز ادامه دارد: يوسفآباد، قلهك، تهران پارس، ميدان محسنى، خانىآبادنو، مصدق، رودكى، نظامآباد، اكباتان، صادقيه، ونك، هفتتير، شهرك غرب، هفتحوض نارمك، سعادتآباد، سبلان، ولنجك، سيدخندان، مجيديه شمالى، جواديه، خيابان شهناز، بولوار فردوس، شريعتى، پل كالج، جنتآباد، قصرالدشت، ميدان شوش، سلسبيل، ميدان كاج، اميرآباد، جيحون، گيشا، نياوران، كميل.

***


20روز قبل از چهارشنبهسورى، خامنهاى در 6اسفند با اقتباسى مضحك از فرهنگ و كلمات مقاومت ايران، از «هويت» و «مرزبندى» و «شاخص» هاى رژيم ولايت سخن گفت و با خط و نشان كشيدن براى سران و باندهاى مختلف رژيم، براى مقابله با چهارشنبهسورى و قيام بهآببندى سياسى يكايك آنها مبادرت كرد كه در ادامه مطلب بهآن مىپردازم.

چكيده حرف خامنهاى كه آن را با فكاهيأت دجالانه، منطبق با «مهندسى و هندسه الهى» توصيف كرد، اين بود كه به3شرط «جزء مجموعه اين نظام» بهشمار مىآييد، والاّ خود دانيد…

اول اينكه هويت نظام را كه قانون اساسى ولايتفقيه است قبول داشته باشيد و از گليم ولايت پا فراتر نگذاريد.

دوم اينكه در برابر كسانى كه خواهان سرنگونى رژيم ولايتفقيه هستند (علىالخصوص مجاهدين) مرزبندى «شفاف و صريح» داشته باشيد و در سركوب و كشتار آنان شراكت كنيد. در 31سال گذشته نيز اصل دعوا بر سر حفظ نظام يعنى بودن يا نبودن آن بوده است.

سوم اينكه از ولىفقيه در رديف خدا و پيامبرش اطاعت كنيد. شاخصى كه خامنهاى آن را  «اساس و مبناى نظام» ولايت دانست.

نكته مهم ديگر اينكه خامنهاى، آشكارا حسرت جنگ 8ساله را بر زبان آورد و با دريغ گفت كه در حال حاضر برخلاف زمان خمينى سرپوش و «حادثهيى مانند دفاع مقدس كه موجب غيرت و جوشش مردم و جوانان مىشد، وجود ندارد…».

تلويزيون رژيم اظهارات خامنهاى را در روز 6اسفند چنين نقل كرد:
«حضرت آيتالله خامنهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى، صبح امروز در ديدار رئيس و اعضاى مجلس خبرگان، در سخنان مهمى نظام اسلامى را نظامى مبتنى بر اطاعت از پروردگار و نقشه و هندسه الهى خواندند و با اشاره به فتنه پس از انتخابات تأكيد كردند، مسأله اساسى حفظ هويت نظام و مرزها و شاخصهاى آن است و كسانى كه هندسه و هويت نظام را كه در قانون اساسى و حكميت و داورى قانون متبلور شده است، قبول دارند جزء مجموعه نظام بهشمار مىآيند؛ اما افرادى كه با حرف و عمل و تحريك، اين مبانى را زيرپا مىگذارند بهدست خودشان صلاحيت حضور در مجموعه عظيم نظام را از دست مىدهند. رهبر انقلاب اسلامى آيه شريفه أَطيعوا اللّهَ وَ أَطيعوا الرَّسولَ را اساس و مبناى نظام اسلامى دانستند…

حضرت آيتالله خامنهاى حفظ اصل نظام و مرزهاى هويتى آن را، چالش واقعى و اصلى… در 31سال اخير برشمردند…
رهبر انقلاب اسلامى اساس فتنه پس از انتخابات را، نفى آراى مردم، خدشه وارد آوردن بهحضور ملت و اتهام و تهمت بهنظام برشمردند و تأكيد كردند افرادى با ارتكاب اين گناه بزرگ حاضر نشدند در مقابل قانون، داور و شيوه داورى كه قانون تعيين كرده است تسليم شوند…

حضرت آيتالله خامنهاى مرزبندى شفاف و صريح با دشمنان نظام را از ديگر ضروريات حضور در رقابتهاى انتخاباتى خواندند و افزودند كمرنگ كردن مرزها، خطايى فاحش است و باعث سردرگمى مردم مىشود بنابراين بايد از مخالفان نظام اعلام برائت شود و مرزها كاملاًًًًًًًًًًًًًًًً روشن باشد…
ايشان موقعيت كنونى نظام را در موارد فراوانى بهمراتب بهتر از گذشته خواندند و خاطرنشان كردند امروز نفس گرم امام راحل عظيم الشأن در ميان ما نيست و حادثهيى مانند دفاع مقدس نيز كه موجب غيرت و جوشش مردم و جوانان مىشد وجود ندارد…

افرادى كه حاضر نيستند قانون و رأى اكثريت را قبول كنند و نقطه قوتى همچون انتخابات افتخارآفرين 40ميليونى را تبديل بهنقطه ضعف مىكنند، عملاً خود را از اين كشتى نجات خارج مىكنند و صلاحيت حضور در چارچوب نظام اسلامى را از دست مىدهند، كه از دست دادهاند. (تلويزيون رژيم ـ 6اسفند 88)

*********

دو روز قبل از اين، پاسدار احمدىنژاد در 4اسفند در بيرجند «به فرموده» ولىفقيه ارتجاع، براى تقلب و مصادره كردن انتخابات عراق در همان راستاى «قدس از طريق كربلا» بهعربده كشى عليه آمريكا و اسراييل پرداخت و گفت: «با تبليغات شديد، ضد صدام حمله كردند به بهانه اينكه مىخواهند صدام را ساقط كنند؛ آمدند كه بر چاههاى نفت عراق و منطقه ما مسلط بشوند، بعثيها را از كار بركنار كردند، تبليغات كردند، شعار دادند بالاخره صدام را اعدام كردند. همانها دوباره الان آمدهاند، مىخواهند بعثيها را تحميل كنند بر ملت عراق».

- «آمدند توى افغانستان يك بازى درست كردند بهنام 11سپتامبر و برجهاى دوقلو، خودشان آن كارها را ترتيب دادند و تنظيم كردند. معلوم بود كه آن يك طراحى از قبل است. اما با تبليغات كارى كردند كه همه دولتها، همه ملتها شروع كردند محكوم كردن اون حادثه و ابرازى همدردى با دولت و مردم آمريكا و همين را بهانه كردند براى حمله بهمنطقه، براى حمله بهافغانستان…».

- «من زنگ زدم بهرؤساى جمهور كشورهاى اطراف رژيم صهيونيستى، سؤال كردم چه خبر؟ اوضاع چطورى است؟ آنها هم توضيح دادند كه اين طورى است، آماده هستيم. من بهآنها عرض كردم، گفتم آماده باشيد خودتان را مجهز كنيد ماها دنبال اين حرفها نيستيم. اميدواريم كه آنها هم وسوسه نشوند چنين اشتباهى را مرتكب نشوند؛ اما آماده باشيد اگر يك بار ديگر اين جنايتكارها مرتكب خطا شدند، كارشان را تمام كنيد و اينها را ريشهكنشان بكنيد».

تلويزيون رژيم 6/12/1388
احمدىنژاد: «… خودشان يك بهانهيى درست كردند با تبليغات شديد ضد صدام، حمله كردند به بهانه اينكه مىخواهند صدام را ساقط كنند، آمدند كه بر چاههاى نفت عراق و منطقه ما مسلط بشوند، بعثيها را از كار بركنار كردند، تبليغات كردند، شعار دادند، بالاخره صدام را اعدام كردند، همانها دوباره الان آمدهاند مىخواهند بعثيها را تحميل كنند بر ملت عراق. آمدند توى افغانستان يك بازى درست كردند بهنام 11سپتامبر و برجهاى دوقلو، خودشان آن كارها را ترتيب دادند و تنظيم كردند. معلوم بود كه آن يك طراحى از قبل است. اما با تبليغات كارى كردند كه همه دولتها، همه ملتها شروع كردند محكوم كردن اون حادثه و ابرازى همدردى با دولت و مردم آمريكا و همين را بهانه كردند براى حمله به منطقه، براى حمله به افغانستان
… من زنگ زدم به رؤساى جمهور كشورهاى اطراف رژيم صهيونيستى، سؤال كردم چه خبر؟ اوضاع چطورى است؟ آنها هم توضيح دادند كه اين طورى است، آماده هستيم من به آنها عرض كردم گفتم آماده باشيد خودتان را مجهز كنيد، ماها دنبال اين حرفها نيستيم. اميدواريم كه آنها هم وسوسه نشوند چنين اشتباهى را مرتكب نشوند، اما اماده باشيد اگر يك بار ديگر اين جنايتكارها مرتكب خطا شدند كارشان را تمام كنيد و اينها را ريشه كنشان بكنيد…».

***


در روز 6اسفند همزمان با خط و نشان كشيدن خامنهاى، پاسدار احمدىنژاد، به سوريه رفته و بار ديگر شعر و شعار «قدس از طريق كربلا و عراق» و «مرگ قطعى» اسراييل را سر داد. احمدىنژاد گفت: 
- «اين بار همه ملتهاى منطقه، پيشاپيش اونها سوريه، ايران، لبنان، عراق و همه ملتها، در مقابل اونها خواهند ايستاد و ريشه اونها رو خواهند كند…».
- «خاورميانه جديد در راه است. خاورميانه بدون صهيونيستها و بدون مستكبران. اين وعده الهى است و انشاءالله محقق خواهد شد…».
- «بهخصوص ما با دولت سوريه در حقيقت يك تن واحد هستيم…».
پاسدار احمدىنژاد در حالىكه بهرسم لومپنى خود، هيلارى كلينتون را «مادر عروس» خطاب مىكرد، افزود: «اونها يك روز آرزو داشتند بر كل خاورميانه مسلط بشوند. حالا نه تنها مسلط نشدند، خودشان هم دارند اينجا، جا مى‌زنند، مىرند بيرون. همه حيثيت‌شون، هيبتشون رو، سلطه‌شون اينها دارند توى خاورميانه جا مىگذارند و فرار مى‌كنند. عصبانى هستند. خب حالا عصبانى باشند. پاسخ ما بهآنها اينه كه عصبانى باشيد از اين عصبانيت بميريد».

تلويزيون رژيم 6/12/1388
احمدىنژاد:
«… اگر رژيم صهيونيستى بخواهد اشتباهات گذشته رو دوباره تكرار بكنه، اين منزله مرگ قطعى اون رژيم خواهد بود. اين بار همه ملتهاى منطقه، پيشاپيش اونها سوريه، ايران، لبنان، عراق و همه ملتها در مقابل اونها خواهند ايستاد. و ريشه اونها رو خواهند كند. دنيا هم بداند ملت ايران تا آخر در كنار دولت و ملت سوريه و مقاومت فلسطين خواهد ايستاد… اونها آرزوى خاورميانه بزرگ تحت سلطه صيهونيستها و مستكبران را داشتند، امروز آن آرزو به گور پيوسته است. اما من مىخوام به اونها بگم. خاورميانه جديد در راه است. خاورميانه بدون صهيونيستها و بدون مستكبران. اين وعده الهىست و انشاءالله محقق خواهد شد.
… به‌خصوص ملت سوريه، بهخصوص دولت سوريه كه ما در حقيقت يك تن واحد هستيم. همان‌طور كه به خوبى اشاره كردند يك خانواده هستيم.
… ما مىخواهيم توصيه اون خانم رو اجرا كنيم. گفتند فاصله‌تون رو حفظ كنيد. من مىخواهم بهشون بگم اصلاً فاصلهيى نيست كه بخواهيم فاصله رو حفظ كنيم. ما يك ضرب‌المثلى در فارسى داريم كسى كه حرف بىجا مىزنه و خارج از قد و قواره خودش صحبت مىكنه، بهش مىگيم يك كلام از مادر عروس… اونها يك روز آرزو داشتند بر كل خاورميانه مسلط بشوند. حالا نه تنها مسلط نشدند خودشان هم دارند اينجا، جا مى‌زنند مىرند بيرون. همه حثيتشون، هيبتشون، سلطه‌شون، اينها دارند توى خاورميانه جا مىگذارند و فرار مى‌كنند. عصبانى هستند. خب حالا عصبانى باشند. پاسخ ما به آنها اينه كه عصبانى باشيد از اين عصبانيت بميريد…».

*********

از طرف ديگر رفسنجانى كه تا همين اواخر از جانب رسانههاى باند خامنهاى تنزل رده يافته و «حجتالاسلام» خطاب مىشد، پس از تن دادن بهشرايط خامنهاى مجدداً در رسانههاى باند غالب، بهرتبه آيتاللهى ارتقا يافت. چه مىشود كرد كه سلسله مراتب «هندسه الهى» مانند نرخ نفت و دلار در نظام ولايت شناور است!

رفسنجانى در روز 4اسفند بهخبرگزارى پاسداران گفت:
«حضور گسترده مردم در راهپيمايى 22بهمن سبب بر همزدن برنامهريزى دشمنان نظام و خنثىسازى تبليغات منفى آنان، عليه ولايتفقيه و نظام شد…
نبايد مرز بين وفاداران بهانقلاب و ساختارشكنان مخدوش شود…
مرزبندى ميان وفاداران بهانقلاب و نظام و ساختارشكنان و كسانى كه مى‌خواهند در برابر ولايتفقيه بايستند، واقعى است و جعلى و قراردادى نيست…
ترديد ندارم همه وفاداران بهانقلاب و نظام اسلامى و اصول قانون اساسى مى‌خواهند كه اين مرزبندى رعايت شود و نبايد اجازه داد اين مرزبندى مخدوش شود.
امروز كسى غير از رهبرى نمى‌تواند محور حركت همدلى و همراهى باشد…
كسانى از ابتداى انقلاب اسلامى با اصل نظام مخالف بوده‌اند و اكنون نيز هستند و حتى ممكن است بر اثر زاد و ولد بيشتر هم شده باشند…
امروز تروريستهاى واقعى در دنيا حكومت مى‌كنند و از گروهى تروريست رسمى مانند منافقين حمايت و ما را متهم مى‌كنند. بايد در خصوص اين ترفند تبليغاتى دشمن هوشيار و مراقب بود و اجازه نداد از حرفهايى كه مى‌زنيم، بهنفع خود استفاده كنند.

رفسنجانى با اشاره بهكشورهاى عراق، افغانستان، يمن، غزه و لبنان و فعاليتهاى آمريكاييها در اين كشورها گفت: كارهاى آمريكا در اين كشورها ناكام ماند و آخرين ناكامى آنان نيز در عراق است كه خواستار وارد كردن اعضاى حزب بعث در مجلس اين كشور بودند كه با پايمردى ملت عراق در اين قضيه هم ناكام ماندند…».

رفسنجانى در همين روز با ادعاى  «ميدان دادن بهمجاهدين از سوى آمريكا و حضور آنان در پارلمان اروپا» گفت: «گاهى اوقات آنها (مجاهدين) از حرفهاى نسنجيده ما استفاده مى‌كنند و سند مى‌آورند» (خبرگزارى حكومتى ايلناـ 4اسفند 88).
اشاره رفسنجانى به «آتشفشانهايى» بود كه خودش در 19خرداد گذشته در نامهاش بهخامنهاى، او را از اين آتشفشانها پرهيز داده و نوشته بود: «آتش‌فشانهايى که از درون سينه‌هاى سوزان تغذيه مى‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌هاى آن را در اجتماعات انتخاباتى در ميدانها، خيابانها و دانشگاهها مشاهده مى‌کنيم».

***

اما زيادهخواهى ولىفقيه ارتجاع را بنگريد كه درست در شب چهارشنبهسورى دوباره بهگوش كشيدن از رفسنجانى مىپردازد تا حواسش را جمع نمايد و مبادا دست از پا خطا كند. رسانههاى رژيم در 24اسفند گزارش كردند:
«يک مقام وزارت اطلاعات، ضمن ايراد اتهامات مختلف بههاشمى رفسنجانى و خانواده وى در مورد کمکهاى انتخاباتى بهجنبش سبز، در دست داشتن تغيير قانون انتخابات و قصد کاهش اختيارات ولىفقيه ، جنبش سبز و رهبران آن را نيز مورد حمله قرار داد. اين مقام وزارت اطلاعات بدون اعلام نام هاشمى رفسنجانى و با رويکردى بهانتخابات دور نهم رياست جمهورى، ابتدائاً ادعا کرد: «در انتخابات نهم فرزند يکى از کانديداها بهرسانههاى خارجى مبالغى پول داد تا تبليغ کنند که اگر پدرش رأى بياورد، اختيارات رهبرى را کاهش خواهد داد، همين فرد براى هزينه انتخابات، از پيمانکارانى که با يک شرکت وابسته بهشرکت ملى نفت قرارداد داشتند، چندين ميليون دلار اخذ نموده و با سند سازى، بيش از 5ميليارد تومان از بودجه همان شرکت را در انتخابات هزينه کردند که اسناد و مدارک معتبرى در اين رابطه وجود دارد… قابل توجه آنکه پدر اين فرد از کل ماوقع اطلاع کافى دارد».

***

اكنون بهموسوى و استراتژى جديد او تحت عنوان «گسترش آگاهيها» مىپردازيم.
آقاى موسوى تا بخواهيد حفظ ظاهر مىكند و مىخواهد كماكان بهمخالفت با باند حاكم و ايستادگى در برابر آنها تظاهر كند. تا بخواهيد جملهپردازى مىكند و عبارات مطنطن بهكار مىبرد. اما وقتى نوشته او را در تماميتش سبك و سنگين مىكنيد مىبينيد كه هر چند از «بام خانه تا ثريا» را بهشما مىبخشد، اما «از صحن خانه تا لب بام» از آن ولايت است. در برابر «قاطر چموش لگد زن» ولايت، دقيقاً و تماماً ، چارچوب و مرزبنديهاى اصلى و اساسى خامنهاى را مراعات مىكند. با وسواس بسيار «آسته برو، آسته بيا» كار مىكند مبادا  «گربه شاخش بزند» ! «انگشترى كه رفته سوادش» از آن خامنهاى اما  «سجعى كه پر نگين شده انشا» از آن ماست!

در فرداى 22بهمن براى استمرار قيام در چهارشنبهسورى فراخوان داديم و گفتيم «با مرزبندى قاطع با خط انفعال و تسليمطلبى در برابر ولىفقيه ارتجاع، بايد جبهه تغيير و سرنگونى رژيم را تقويت كرد تا جناحهاى مغلوب نتوانند قيام را قفل كنند. درست بههمين خاطر، بايد فرصت چهارشنبهسورى را براى شعلهور كردن قيام برحق مردم ايران عليه ديكتاتورى و فاشيسم مذهبى مغتنم شمرد…».
در 6اسفند خامنهاى هندسه 3پايه خود را در بحث آموزشى (!) «هويت و مرزبندى و شاخص»، برا ى مؤمنان نظام ولايت ترسيم كرد.
دو روز بعد در 8اسفند، موسوى در سايت كلمه، «سجع پرنگين شده انشا» را با اعتراض شكيل و برحق به «راهپيمايى مهندسى شده 22بهمن» زير عنوان «گسترش آگاهيها، استراتژى اصلى جنبش سبز» عرضه مىكند.

***


گوش كنيد:
- حرف اول يك باج سبيل اساسى بهسپاه و نيروهاى انتظامى است و مىگويد: «حتى نيروهاى نظامى و انتظامى برادران ما هستند و مىدانيم که مجبور بهاعمال خشونت مىشوند» (طفلكيها چقدر مظلومند كه مجبور بهاعمال خشونت و شكنجه شدهاند!).

- حرف دوم اين است كه هر چند بهنفع كشور (يعنى رژيم) بود كه «در چارچوب نظام»،  «بهجاى سياستهاى سرکوب و پرکردن زندانها، سياست حمايت از ايجاد يک تشکيلات نيرومند» وجود مىداشت كه «بتواند چهرههاى مؤثر را دورهم گردآورد تا بهصورت آشکار و در چارچوب قانون اساسى کار را بهپيش ببرند»، اما چنين چيزى امكانپذير نيست و  «فعلاً منتفى است». باقى مىماند  «استفاده از فضاى مجازى (كه) معجزه كرده است» (كاش آثار اين معجزه را در 22بهمن و چهارشنبهسورى مىديديم!).

- حرف سوم كه يك  «نقطه كليدى» است «اجراى بدون تنازل قانون اساسى» است. (خداى بزرگ! با اجراى بدون تنازل «ولايت امر و امامت امت» طبق اصل پنجم قانون اساسى و «ولايت مطلقه امر و امامت امت» بر قواى مقننه و مجريه و قضائيه طبق اصل 57 قانون اساسى، چه چيزى فرق مىكند؟!).

- حرف چهارم اين است كه «دهها ميليون ايرانى… خواهان تغييراتى هستند که بهآنها مجال مىدهد با حاکميت بر سرنوشت خود، اين سرنوشت تحميلى از سوى کارگزاران بىکفايت را تغيير دهند» (بارك الله آقاى موسوى! لاكن، خود گويى و خود با اجراى بدون تنازل همين ولايت مطلقه، خندى؟!). آخر ما كدام را باور كنيم؟ از يك سو اذعان مىكند كه مردم ايران خواهان حاكميت بر سرنوشت خود هستند و از سوى ديگر باز هم همين قانون اساسى ولايتفقيه و اجراى بدون تنازل آن! آيا اين، حرف مفت نيست؟ اگر منظور آزادى مطبوعات و منع شكنجه و آزادى اجتماعات و احزاب است كه خمينى قانون اساسى ولايتفقيه خودش را با آنها بزك كرد. آخر، در 31سال گذشته در كدام روز اين مطالب اجرا شده؟ يا با وجود ولىفقيه امكان اجرا شدن داشته است؟!

- حرف پنجم موسوى اين است كه بهدرستى اذعان مىكند «ملت ما آگاه و رشيد است». پس ما با يك ملت آگاه و رشيد مواجه هستيم كه خواهان حاكميت بر سرنوشت خويش است. پس لطفاً بهما بگوييد ديگر «استراتژى گسترش آگاهى» چه صيغهيى است! با اينهمه، آقاى موسوى بر «گسترش آگاهى در سطح ملى بهعنوان مهمترين وسيله براى نيل بهپيروزى» تأکيد مىكند. بهنظر مىرسد سؤال اصلى اين ملت آگاه و رشيد اين باشد كه بگو ببينيم چگونه و از چه راهى بايد اين رژيم را سرنگون كرد و بهحاكميت دست يافت. آگاهى خيلى خوب است اما واللهالعظيم كه صورت مسأله و درمان درد، گسترش آگاهى نيست!

بوالعجب حرف ديگر موسوى كه لابد از آخوند خاتمى يا خود خامنهاى كپىبردارى كرده است،  «مردم سالارى دينى» است. (بار الها! اگر ما از طلا گشتن پشيمان شده و بخواهيم مرحمت فرموده ما را مس كنند؛ اگر مردم سالارى دينى را نخواهيم و بهمختصر مردم سالارى ساخته باشيم؛ چه كسى را بايد ببينيم؟ و بهكجا بايد عريضه بنويسيم؟ چرا مىخواهيد آگاهيهاى ما را بهحد مردم سالارى دينى گسترش بدهيد؟! بهخدا ما اينقدر «آگاهى» نمىخواهيم! قدرى عمل مردم سالارانه بدون سانديس مىخواهيم!)

- حرف ششم موسوى كه خواننده را يخ مىكند، اين است كه «هدف ما، تغيير در چارچوب نظام است» با اين حال «سبز بودن يعنى… خودخواه نبودن» بهاين معنى كه حتى «هدف آن نيست که اين تغييرات حتماًًًًًًًًًًًًًًًًً بهدست اين يا آن فرد صورت بگيرد» بلكه «كمهزينهتر» اين است كه «خود حاکميت بهسمت اين راهحلها  … پيش برود» (آه خداى بزرگ! كمكم داشتيم در چارچوب استراتژى گسترش آگاهيها بهعنوان مهمترين وسيله براى نيل بهپيروزى، آگاه مىشديم كه مىتوانيم در چارچوب ولايت مطلقه، بهمردمسالارى و دموكراسى برسيم، بعد فهميديم كه خودخواهى بد است و نبايد فكر كنيم كه حتماًًًًًًًًًًًًًًًًً اين كار را بايد خودمان انجام بدهيم. دست آخر هم ديديم كه كمهزينهتر اين است كه بسپاريم بهخامنهاى و برادرانمان در سپاه و بسيج و اطلاعات و پى كارمان برويم!) فقط مىمانند شهدا و مجروحان و زندانيان قيام و هزاران مصدوم و مضروب و شكنجه شده كه لابد بهخاطر فقدان همين آگاهى، بهجاى اينكه بسپارند بهحاكميت، خودشان دست بهكار شدند. اگر خودخواه نبودند، حتماًًًًًًًًًًًًًًًًً اينطور نمىشد…

- اما حرف هفتم و حرف اصلى موسوى، دو روز بعد از خط و نشان كشيدن خامنهاى، در انتهاى متن، درباره چهارشنبهسورى وموضعگيرى عليه فراخوان مقاومت است. موسوى مىگويد: «مهم آن است که اکنون قدمهايى برداشته شود که بهفرايند بهبود اوضاع دامن بزند». نتيجه اينكه «سبزها در هيچ برنامه هنجارشکنانه يا تخريبى که موجب اذيت و آزار مردم بشود شرکت نخواهند کرد…».

اولاً ، فرآيند بهبود اوضاع كه بايستى بهآن دامن زده شود، چيست و وعده كيست؟ كدام فرآيند؟ كدام بهبود؟ آويختن بهدامن و قباى چه كسى؟ بهازاى چه چيزى؟

ثانياً ، مگر تا بهحال ولىفقيه و باند غالب نبود كه ادعا مىكرد تظاهرات و راهپيمايى و اعتراضات و قيام بهخاطر آزادى «موجب اذيت و آزار مردم» مىشود؟ وام گرفتن اين حربه از ظالم عليه مظلوم، چرا و بهچه خاطر؟ آيا قيام 13آبان و قيام 16آذر و قيام عاشورا و 22بهمن و چهارشنبهسورى موجب اذيت و آزار چه كسى بوده است؟ «مردم» يا «ضد مردم» ؟ خلق يا ضدخلق؟ مظلوم يا ظالم؟ ستم كشيده يا ستمگر؟ كدام يك؟ پس چه شد آن گسترش آگاهى؟ يا للمسلمين اقتضاى آگاهى چيست؟ فرق جهل و آگاهى دركجاست؟ قضاوت كنيد.

بگو آقا جان ما اين كاره نيستيم و نبوديم و خلاصمان كن. بگو خواستيم بهخامنهاى برگ بزنيم و با «اعتقاد قلبى و التزام عملى بهولايتفقيه »، روى دوش خود او سوار شويم اما او همچنانكه حاجى خاتمى را لوله كرد و كنار زد، عذر ما را هم خواست.

بهراستى قباحت دارد كه آدم «هويت و مرزبندى و شاخص» پليد نظام ولايت را دربست بپذيرد و بگونهاى جنت مكان مردم و جوانان را از هر گونه «هنجار شكنى» و تخريب نظام برحذر بدارد و بگويد كه حتى ترقه و آتشبازى چهارشنبهسورى هم با «مشى سبز» ناسازگار است!
خبرگزارى آسوشيتد‌پرس امروز گزارش كرده است كه «هيچكدام از دو رهبر مخالفين يعنى ميرحسين موسوى و مهدى كروبى كه مخالف احمدى‌نژاد هستند براى تظاهرات امروز، سه‌شنبه فرانخوانده‌اند».
خبرگزارى فرانسه هم مىگويد: «موسوى از هواداران خود خواسته بود تا از چهارشنبهسورى براى راهاندازى گردهماييهاى ضددولتى استفاده نكنند و افراطگرايان را تحريك نكنند».

***

اما درس بزرگ چهارشنبه آتشين كه بهسوى بهار بزرگ آزادى راه مىگشايد، اين است كه بهرغم آببندى نظامى و امنيتى، بهرغم فيلم و فتوا، بهرغم آببندى سياسى نظام و باندهاى غالب و مغلوب و بهرغم همه دعوتهاى ذليلانه و سازشكارانه براى ممانعت از آتش و قيام و پرهيز از هر حركتى عليه رژيم، باز هم نسل آتشافروز قيام به‌پاخاست. مرعوب تنوره كشيدن ديو ولايت نشد. سينه سپر كرد. همچون مجاهدان اشرف در منتهاى شجاعت و دلاورى، رو بهدشمن كرد، «بيا، بيا» گفت. اصل طلايى «حداكثر تهاجم» را نصبالعين قرار داد و اين چنين كليد پيروزى را بهدست گرفت و در سراسر ايران زمين پرو بال بياراست. ثابت شد كه ولىفقيه طلسم شكسته، ديگر گرگ كاغذى است.

قيمت البته، همچون هميشه، سنگين و بسيار سنگين است. دستگيريها و احكام مجازات و اعدام در پيش است. تا بخواهيد عليه مجاهدين و مبارزين راستين توطئه مىكنند و برچسب مىزنند و ياوه خواهند گفت. اما ما از پيكرهاى خويش پلى براى آزادى و پيروزى خلقمان مىسازيم. ارتش آزادى اينچنين برپا مىشود و بهاران آزادى اينچنين فرا مىرسد. مقدم بهار بر آتشافروزان قيام و خلق قهرمان و اشرف آزادىستان مبارك و خجسته باد!

سلام بر خلق- سلام بر آزادى
رود خروشان خون شهيدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادى ايران، ضامن پيروزى محتوم خلق ماست
مسعود رجوى
25اسفند

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen